مقدمه
تصور کنید که بنا دارید با انجام مصاحبهای پیرامون مسئلۀ پژوهش خود، اطلاعاتی جمعآوری کنید. راهکار شما برای پیادهسازی این مصاحبهها چیست؟ آیا ترجیح میدهید که زمان مصاحبه یادداشتبرداری نکنید و پساز آن به صدای ضبطشده گوش دهید یا تمام تلاش خود را بر این میگذارید که همزمان با مصاحبه، نکات مهم را یادداشت کنید؟
ضبطصوت، یکی از پرکاربردترین ابزارها در پیادهسازی متن مصاحبهها و بحثهای گروهی است. گویی این روش در میان مصاحبهکنندگان و پژوهشگران، بهترین راه ممکن در انجام پژوهش کیفی و پیادهسازی مصاحبه در نظر گرفته شدهاست. بااینحال، مسئله به این سادگی نیست و در مواجه با سوژۀ انسانی شرایطی وجود دارد که استفاده از ابزارهایی مانند ضبطصوت در درست و بادقت انجامدادن پژوهش، خلل ایجاد میکند. اما پرسشی که مطرح میشود، این است که چرا پژوهشگران از ضبطصوت استفاده میکنند. مهمترین علتْ جمعآوری اطلاعات با بیشترین دقت در گفتوگوست. پژوهش اوتاکوموا و همکارانش (2020) نشان میدهد که کیفیت اطلاعات با یادداشتبرداری درهنگام صحبتهای مطرحشده و عدمعدمتکیه بر صدای ضبطشده، همیشه و در هر شرایطی، انتخاب بدی نیست.
استفاده از صدای ضبطشده در پژوهش کیفی، امری طبیعی و کاملاً پذیرفته شده است، درحقیقت، این راهی است که پژوهشگران برای مقابله با انتقاداتی ازجمله در پژوهش کیفی انتخاب کردهاند. بااینحال، نکتۀ قابلتأمل این است که ممکن است ابزارهای ضبط صدا بسته به نژاد، جنسیت، سن، سیاست و فرهنگ، بر روند مصاحبه و پژوهش تأثیر بگذارند؛ حتی زمانی که دستگاه ضبطصوت خاموش است، همینکه در آن محل وجود دارد، امکان اثرگذاری بر تعامل و مکالمه را دارد. جدای از این موارد، گاهی شرایطی وجود دارد که امکان استفاده از دستگاه ضبطصوت بهطور کلی مقدور و(یا) مناسب نیست. در این شرایط پژوهشگران باید بر یادداشتها و مهارتهای خود در مصاحبه تکیه کنند.
جایی برای دستگاه ضبطصوت نیست
چند پژوهشگر در سال ۲۰۰۸ تصمیم گرفتند از زنانی که در اوگاندا، در معرض ویروس نقص ایمنی انسانی (اچ.آی.وی) قرار گرفتند، اطلاعاتی جمعآوری کنند. این افراد برای شرکت در برنامۀ مطالعاتی مربوط به آن ویروس و دیگر عفونتهای مقاربتی استخدام شده بودند. هدف از مطالعهْ درک بافتار اجتماعی زنانی بود که رابطه جنسی غیرقانونی و پرخطر داشتند. بنابراین، شرکتکنندگان در مطالعه باید از محرمانگی و درامانبودن، مطمئن میشدند. به همین منظور، توافقی میان طراحان پژوهش و شرکتکنندگان در پژوهش شکل گرفت تا از تصویربرداری و ضبط صدا امتناع ورزند. هنگامی که بحث محرمانگی یا مطالعۀ یک جرم به میان میآید، از این دست محدودیتها پرشمارند. البته، این درحالی است که در بسیاری از پژوهشهای کیفی، باوجود حساسیت موضوع، ضبط صدا نیز انجام میشود؛ علت این است که پژوهشگران از قبل برای شرکتکنندگان، اعتمادسازی کرده و مجوز این اقدام را کسب نمودهاند. در شرایطی که شرکتکننده از عواقب ضبط صدا بترسد، تنها راهحل ممکن، استفاده از مصاحبهگر ماهر و باتجربهای است که در یادداشتبرداری و بهخاطرآوردن نکتههای مهم، خبره باشد. دقیقاً در چنین لحظههایی است که ارزش «هنر مصاحبه» در پژوهش مشخص میشود. گاهی نیز در روند مصاحبه، وضعیتی پیش میآید که مصاحبهشونده درخواست میکند تا ضبط صدا متوقف شود. البته یکی از وظایف مصاحبهکنندگان این است که با شناخت طرف مقابل و نیز درنظرگرفتن زمینۀ گفتوگو، در صورت نیاز، جهت اطمینانبخشی و اعتمادسازی، ضبط را متوقف کنند تا یک عامل بیرونی بر اطلاعات و پژوهش اثر نگذارد.
تأثیر ضبط صدا بر کیفیت دادهها
اما آیا اگر امکان ضبط صدا وجود داشته باشد، نتیجۀ حاصل از پیادهسازی صدای ضبطشده نسبت به یادداشتبرداری در خلال مصاحبه، کیفیت بهتری دارند؟ اوتاکوموا و همکارانش، این مسئله را در پژوهش خود بررسی کردهاند. آنها کیفیت متن پیادهشده با ضبطصوت و بدون آن را سنجیدهاند تا مشخص شود که به چه اندازه، این اصرار بر استفاده از دستگاه ضبطصوت درست است. آنها یک مطالعه همزمان و موازی با مطالعهای گستردهتر در اوگاندا انجام دادند تا میان دو روشْ مقایسهای انجام دهند. مطالعۀ اصلی راجع به رفاه و سلامت افراد سالمندی بود که به اچ.آی.وی مبتلا بودند. دو مصاحبهگر خبره با بیست سال سابقه، از سی نفر مصاحبه گرفتند که در تمام موارد، نهتنها یادداشتبرداری انجام دادند، بلکه صدا را نیز ضبط کردند. مصاحبهها به زبان بومی انجام میشد. پیادهسازی متن این مصاحبهها را بلافاصله پساز اتمام هر مورد (ترجیحاً در همان روز) انجام میدادند تا درحد امکان از پرهیز شود. زمانبندی و برنامهریزی برای اجرای بینقص این تدابیر، بخشی مهم از طراحی پژوهش بود. درنهایت، با استفاده از صدای ضبطشده افرادی غیر از مصاحبهکنندگان، متن را کلمهبهکلمه به زبان انگلیسی ترجمه کردند. شصت متن به دست آمد که نیمی از آنان «واوبهواو» از مصاحبه استخراج و نیمی دیگر، از یادداشتها و حافظۀ مصاحبهکنندگان استخراج شد. تحلیل اولیه را دو نفر انجام دادند و سپس چهار نویسندۀ دیگر مقاله، جهت تأیید یافتههای اولیه، دوباره به تحلیل بپردازند.
دستگاه یا انسان
همانطورکه انتظار داشتید، متنهای پیادهشده از صدای ضبطشده، اطلاعات بیشتری نسبت به حالت دیگر داشتند؛ یعنی حجم متن با دستگاه ضبطصوت، دوبرابر بیشتر از متن بدون دستگاه ضبطصوت بود. البته این تفاوت، بیشتر به دلیل وجود محتوایی بود که امکان خلاصهکردن آن وجود داشت و برخی پژوهشگران این نوع محتوا را «پرکننده» نامیدهاند. یافتهها نشان داد محتوایی که بدون ضبطصوت پیاده شدهاست، ازنظر پرداختن به اصل مطلب و مضامین مصاحبه، خوب عمل کرده و کاملاً میتوان آن را با روش ضبطصوت مقایسه کرد. بیایید با یک مثال به پژوهش اوتاکوموا و همکارانش نگاه کنیم.
متن با دستگاه ضبطصوت
+ این روزها، کیفیت زندگی خودت را چگونه ارزیابی میکنی؟
– کیفیت زندگی من خوب است چراکه از مالاریا، آنفولانزا و سرفه رنج نمیبرم. افرادی خون مرا آزمایش کردند، ولی هیچ تبی پیدا نکردند. خیلی طول میکشد تا ویروس بگیرم، چیزی که به من کمک کرده، یک لیوان آبی است که هر صبح پساز بیدارشدن، مینوشم. اما حادثهای که برایم رخ داد، باعث شده یک حس سوزش در نخاع داشته باشم… این تنها مشکلی است که دارم… برای درمان آن نیاز به جراحی است.
+ چرا جراحی؟
– برای نخاع. یک آسیب در ناحیۀ گردن دارم؛ پس، لازم است که جراحی شوم.
+ اوضاع سلامت روانی شما چطور است؟
– خیلی آرام هستم. حتی همین الان احساس آرامش میکنم چون بدهی ندارم… من هیچ مشکلی ندارم. میتوانم هر زمان که بخواهم، بخوابم. حتی دیروز، تلویزیونم را ساعت 8:45 شب خاموش کردم و خوابیدم. ساعت 2:45 صبح بیدار شدم و دوباره تا ۶ صبح خوابیدم.
+ با چه درصدی، رضایت خود از کیفیت زندگی را ارزیابی میکنی؟
– ۷۰ درصد
+ چرا ۷۰؟
– بهخاطر اینکه بهندرت بیمار میشوم و هرگز به حدی بیمار نشدهام که در بیمارستان بستری شوم. اگر تصادف نکرده بودم، کیفیت زندگیام ۹۰ درصد بود.
متن بدون دستگاه ضبطصوت
وقتی از او درمورد اینکه چه احساسی دارد، سؤال شد، پاسخ داد که خوب است؛ چون از مالاریا یا سردرد رنج نمیبرد. او اشاره کرد وقتی آزمایش خون او را بررسی کردهاند، چیزی پیدا نشد. او گفت، وقتی صبح بیدار میشود، قبل از شروع سایر فعالیتها، یک لیوان آب سرد میخورد (و این) همان چیزی است که او را سالم نگه داشته است.
درمورد سلامت روانیاش، گفت آرام است چون بدهی ندارد و درمورد هزینۀ درمان، گفت دخترش آن را پرداخت میکند. گفت خوب میخوابد و بهطور کلی مشکلی ندارد.
من از او درمورد اینکه آیا در سی روز گذشته، علایم بیماری داشتهاست، پرسیدم و گفت هرگز چیزی احساس نکرده، اما هرچندوقت یکبار که احساس ناخوشی میکند، به مرکز بهداشت میرود (البته میافزاید) بهندرت.
وقتی از او درمورد چیزهایی که زندگیاش را تحت تأثیر قرار میدهد، پرسیدم، پاسخ داد اگر بخواهد سس خوبی مانند ماهی بخورد و بهخاطر گران بودن نتواند، ممکن است این اتفاق رخ دهد. او کیفیت زندگی خود را حدود ۷۰ درصد ارزیابی کرد چون گاهوبیگاه، احساس بیماری نمیکند، فقط درد ناشی از تصادف همراه او است که اگر نبود، میتوانست کیفیت زندگی را ۱۰۰ درصد ارزیابی کند.
همانطورکه مشاهده کردید، بیشتر مطالب بهخوبی و درحد کفایت منتقل شدهاند. خطاهایی نیز در متن دوم وجود دارد؛ مثل اینکه کیفیت زندگی درصورتیکه تصادف رخ نمیداد، ۱۰۰ درصد روایت شده و میدانیم که مصاحبهشونده ۹۰ درصد را گفته بود. یا در جایی از مصاحبه، از نوشیدن آب سرد سخن نگفته بود؛ فقط به آب اشاره کرد اما در متن دوم لحاظ نشده بود. ویژگی متن پیادهشده از یادداشتبرداری و با کمک حافظه، قراردادن دادهها در بافتار و شرایط خودشان بر اساس درک پژوهشگر است. اینکه فرد از پیاده کردن تمام کلمات بدون افزودن و کاستن پرهیز کند، به او اجازه میدهد تا بیشتر بر فضای مکالمه دقت و توجه کند. نکتۀ قابلتوجه دیگر، این است که متنهای حاصل از دستنوشته به ترتیبی که در گفتوگو مطرح شدهاند، نیامدهاند؛ بهعبارتی، گویا خود نویسنده بهنوعی دستهبندی و مرتبکردن اطلاعات را انجام دادهاست. با این اقدام، بخشهای به هم مرتبط، اما پراکندۀ مصاحبهْ کنار هم قرار میگیرند.
نتیجهگیری
پژوهش موردنظر نشان داد که نمیشود یگانه روش مطلوب در پیادهسازی مصاحبه را استفاده از ضبطصوت در نظر گرفت و درصورت استفاده از مصاحبهکنندۀ خبره، اطلاعاتی که با یادداشتبرداری پیاده شدهاند نیز کیفیت مطلوبی دارند. البته باید توجه داشت که پیادهسازی متن این مصاحبهها را بلافاصله پساز اتمام هر مورد، ترجیحاً در همان روز، انجام میدادند تا از سوگیری یادآوری تاحدامکان پرهیز شود. زمانبندی و برنامهریزی جهت اجرای بینقص این تدابیر، بخشی مهم از طراحی پژوهش بود. فایدۀ استفادهنکردن از ضبطصوت این است که مصاحبهشونده احساس تهدید نمیکند و مصاحبه، تحتتأثیر یک عامل بیرونی قرار نمیگیرد. نکتهای که احتمالاً به آن توجه نمیکنیم، این است که میکروفون یا دستگاه ضبطصوت، تنها یک ابزار نیستند؛ آنها بسته به فضای مصاحبه، نژاد مصاحبهشونده، تجربههای آنها و بسیاری عوامل دیگر میتوانند معنا داشته و بر پژوهش اثر بگذارند. اگرچه نتایج مطالعه نشان داد درصورت عدماستفاده از ضبطصوت نیز اطلاعات باکیفیتی را میتوان استخراج نمود، اما به دلیل خلاصهسازی مصاحبه توسط مصاحبهکننده، این روش مستعد حذف اطلاعات ارزشمند است. اطلاعاتی که ممکن است به چشم یک نفر مهم نباشند، اما از نظر دیگران حائر اهمیت باشند. نکتۀ دیگر مقاله این است که نقش مصاحبهکننده در انجام یک پژوهش کیفی، بسیار مهم است و باید در انتخاب او دقت لازم را به عمل آورد. مصاحبهکنندگان نیاز به آموزش و تمرین دارند. سخن نهایی آنکه ضبطصوت در اعتباربخشی به یک پژوهش کیفی، خوب عمل میکند و هدف مقاله، «هرگز رد این ادعا نیست»؛ بلکه استفاده از ضبطصوت همچنان میتواند به پژوهش کمک کند. مقاله، این فرض مسلم را که همیشه استفاده از ضبطصوت، اولویت دارد، به چالش کشیده و نشان میدهد که گاهی لازم و مناسب است که بدون دستگاه ضبطصوت، یک مصاحبه را انجام داد (بدون اینکه دادۀ حساسی از دست رود).
منبع
Rutakumwa, R., Mugisha, J. O., Bernays, S., Kabunga, E., Tumwekwase, G., Mbonye, M., & Seeley, J. (2020). ”Conducting in-depth interviews with and without voice recorders: a comparative analysis”. Qualitative Research, 20(5), 565-581.
یک پاسخ
ممنون و تشکر از مطالب گرانقدر وبسایت.