مشاهده

فهرست مطالب

معرفی

مشاهده روشی برای جمع‌آوری داده‌هاست که در همه علوم کاربرد دارد، اما کاربرد آن در علوم اجتماعی با مسائلی همراه است که بین استفاده از این روش در علوم اجتماعی و سایر علوم تفاوت ایجاد می کند. مهمترین وجه تمایز بکارگیری این روش در علوم اجتماعی -در مقایسه با سایر علوم- این است که موضوع مطالعه در این روشها افراد به صورت فردی یا گروهی و اجتماعی هستند و این تبعاتی دارد که به دو دسته تقسیم می شود: اولا افرادی که مورد مطالعه قرار می گیرند (به جز در موارد بسیار استثنایی) باید مطلع و راضی باشند. ثانیا، چنانکه یک مطالعه بسیار مشهور در تاریخ مدیریت (به نام مطالعات هاثورن) نشان داده است، صرف مورد مطالعه قرار گرفتن افراد می تواند در رفتار طبیعی آنها تغییر ایجاد کند. بنابراین، اگرچه در علوم انسانی گاه از مشاهده بدون مشارکت (یعنی بدون دخالت در محیط مشاهده) صحبت می شود، به دشواری می توان مطالعه ای را ترتیب داد که که در آن مشاهده‌گر (محقق) هیچ گونه مداخله و مشارکتی در محیط مورد مطالعه نداشته باشد. از سوی دیگر، اگرچه در برخی علوم مانند روانشناسی سعی می‌شود این مداخله به حداقل برسد، در علوم اجتماعی نظیر جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی حضور و مداخله خواسته یا ناخواسته مشاهده‌گر، امری پذیرفته شده است و به همین دلیل معمولاً منظور از مشاهده، مشاهده توام با مشارکت است. این نکته خصوصا از این جهت قابل توجه است که مشاهده‌گر در دوران حضور خود در محیط مورد مطالعه اغلب با افراد مورد مطالعه تعامل دارد و حتی ممکن است صریحا از آنها سوالاتی بپرسد، اما معمولا این به منزله ترکیب روش مشاهده و مصاحبه به شمار نمی رود.

در میان علوم اجتماعی، مشاهده در ابتدا بیش از همه در بین مردم‌شناسان رواج داشت و بعد از آن نیز برای اولین بار توسط مکتب شیکاگو به عنوان یک روش مستقل در مطالعات شهری از آن استفاده شد. در این روش مشاهده، معمولا مشاهده‌گر سعی می کند با نزدیک شدن و قرار گرفتن در میان کنشگران، خود را در وضعیت و موقعیت آن‌ها قرار دهد و جهان پیرامون آنها را از نگاه آنها درک کند و دیدگاه آنها را گزارش نماید. به همین سبب، اگر به تاریخچه این روش رجوع کنیم متوجه می‌شویم که این روش پیوند عمیقی با تحقیقات کیفی و ادراک گرا دارد. البته با ظهور پست‌مدرنیزم ادعای انعکاس دیدگاه واقعی افراد به شدت مورد حمله قرار گرفته است. از این منظر، به این ترتیب رسیدن به زاویه دید مشاهده‌شونده اصولاً ناممکن است و مشاهده گر تنها یک روایت از چندین روایت ممکن را ارئه می نماید.

توانایی‌های مورد نیاز در مشاهده

یکی از مهمترین توانمندیهای مورد نیاز برای مشاهده، توانایی ثبت و ضبط داده ها و اطلاعات بدون ایجاد اخلال یا توقف در مشاهده است. به بیان دیگر، مشاهده‌گر (شبیه گزارشگر مسابقه ورزشی) باید با تمام وجود در موقعیت مورد مطالعه (مثلا مراحل انجام یک مراسم) حضور داشته باشد و نباید بخشی از مراسم را به دلیل یادداشت برداری از دست بدهد. علاوه بر این، معمولا قابل قبول نیست که یادداشت‌برداری در یک موقعیت منجر به تغییر رفتار یا حتی برهم خوردن روند طبیعی آن موقعیت شود. به همین دلیل مشاهده گران معمولا باید توانایی به یاد سپاری زیادی داشته باشند و در فرصتهای مناسب از انواع تکنیکهای یادداشت برداری سریع و خلاصه نویسی استفاده کنند تا خللی در مشاهده شان ایجاد نشود. البته گسترش دسترسی به ابزارهای گوناگون فیلمبرداری منجر شده است که در موقعیتهای خاصی ضبط محیط مورد مطالعه به صورت پیوسته و با دقت بسیار بالایی امکانپذیر باشد. به‌علاوه از آنجا که حضور دوربینهای کوچک می تواند به سرعت فراموش شود، مشاهده می‌تواند طوری انجام شود که مشاهده‌شوندگان نسبت به حضور دوربین خودآگاهی نداشته باشند. با این وجود، کاربرد این دوربینها در بسیاری از موقعیت ها امکانپذیر یا مطلوب نیست و در مطالعات طولانی تر می تواند هزینه های زیادی به همراه داشته باشد.

چنانکه اشاره شد، مشاهده‌گر خود را به مشارکت‌کنندگان نزدیک می‌کند و با آن‌ها تعامل دارد. کم شدن این فاصله اگر بیش از حد باشد ممکن است مشاهده‌گر را در اجتماع مشاهده‌شوندگان حل کند و توان جمع‌آوری داده را از مشاهده‌گر سلب کند چرا که در این صورت او خود یک عضو عادی از آن گروه می‌شود و منظر بیرونی (و احیانا انتقادی) خود را نسبت به آنها از دست می دهد. از جهت دیگر فاصله بیش از حد زیاد نیز فرصت مشاهده دقیق را به مشاهده‌گر نمی‌دهد زیرا در این شرایط او نمی تواند ارتباط درستی با آنها ایجاد نماید و شناخت عمیقی از آنها به دست آورد. پس حفظ درست این فاصله مهمترین کاری است که مشاهده‌گر باید انجام دهد.

همچنین ممکن است لازم باشد مشاهده‌گر در فعالیت‌های افراد یا گروه مورد مطالعه مشارکت و همکاری کند و برای این منظور، (مخصوصا در هنگام استفاده از رویکرد قوم‌نگاری) یادگیری زبان، آداب و سنن آن‌ها لازم می‌شود. در این موارد برای آن که روند مشاهده بیش از حد طولانی نشود مشاهده‌گر باید به سرعت با آن‌ها آشنا شود.

مزیت و محدودیت

مشارکت در پدیده‌ها و کنش‌های مورد مشاهده، تجربه زندگی اجتماعی مشاهده‌گر را فعال می‌سازد و به او کمک می‌کند تا داده‌های خام و ناقص را تکمیل کند. مشاهده‌گر برای درک معنای مشاهدات خود ممکن است به جزییاتی بپردازد یا سوالهایی بپرسد که بدون مشارکت حتی مورد توجه قرار نمی‌گرفت. به همین جهت مشاهده در قیاس با دیگر روش‌ها از غنای بالایی برخوردار است.

اما طبیعتاً ورود مشاهده‌گر به صورت فعالانه در امر مشاهده، از عینیت و بی طرفانه بودن این روش می‌کاهد. استفاده‌های اولیه از مشاهده در علوم اجتماعی در راستای فهم دقیق و جامع روش زندگی جوامع دیگر بود و برای مثال، مردم‌شناسان مدعی بودند که روایت آن‌ها زاویه دید مشاهده‌شوندگان را نشان می‌دهد. این دیدگاه عموما در مطالعات اجتماعی دیگر مطرح نیست و مشاهده‌گر بر اساس سوال تحقیق خود به دنبال درک معنایی است که کنشگران در یک موقعیت یا عرصه خاص به فعالیت‌های خود می‌دهند و لزوما توجهی به بقیه جنبه های زندگی آنها ندارد. مثلا یک جامعه شناس که می خواهد بفهمد معامله گران حاضر در بازار سهام ریسک کردن را چگونه معنا و ارزشگذاری می کنند بیشتر به تصمیمهای آنها درباره خرید و فروش و صحبتهای میان آنها دراین باره توجه دارد و احتمالا مثلا به طرز پوشش یا سایر جنبه های زندگی آنها که مرتبط با محیط کار نیست توجهی ندارد.

اتکا به دقت و امانتداری مشاهده‌گر در ضبط و گزارش مشاهداتش نیز یکی دیگر از مسائلی است که می تواند یک نقطه ضعف به شمار بیاید. از آنجایی که معمولا در پژوهشهایی از این نوع مشاهده گر تنهاست و یا به تنهایی در یک موقعیت حضور دارد، مشاهدات او قابل ارزیابی توسط افراد دیگر نیست. مثلا اگر مشاهده گر از یکی از افراد مورد مطالعه نقل قولی نماید، چنانکه ثبت آن گفته با فاصله زمانی زیاد صورت گرفته باشد احتمال اینکه در آن اشتباه وجود داشته باشد زیاد است. اگرچه، شبیه دیگر روشهای تحقیق، مبنا بر اعتماد به محقق مشاهده گر است، او باید روش ثبت و یادداشت برداری خود را توضیح داده، نشان بدهد که چگونه کوشیده است یافته های خود را به درستی ثبت و نقل نماید.

فهرست مطالب

به اشتراک بگذارید