مقدمه
«گروه کانونی1» بهعنوان یک روش پژوهش کیفی شناخته میشود که برای جمعآوری دادهها از یک گروه کوچک و متنوع از افراد در یک بحث گروهی تسهیلشده، استفاده میکند. گروههای کانونی از روش مصاحبه، گستردهتر هستند. به عبارت دیگر، «گروه کانونی» یک مصاحبه گروهی عمیق به روشی ساختاریافته و سازمانیافته با کمک یک میانجی2 یا مجری است. این روش معمولاً در پژوهشهای بازاریابی و علوم اجتماعی برای به دست آوردن بینش، نگرشها، نظرات و برداشتهای مخاطبان استفاده میشود. در یک گروه متمركز معمولی، میانجی بحثی را میان گروهی ۶ تا ۱۲ نفره از شرکتکنندگان هدایت میکند که بر اساس معیارهای جمعیتشناختی یا روانشناختی خاصی مانند سن، جنسیت، درآمد یا سبکِ زندگی انتخاب میشوند. از شرکتکنندگان در مورد یک موضوع، محصول یا خدمات خاص، سؤالاتی پرسیده میشود و آنها تشویق میشوند که نظرات، تجربیات و احساسات خود را با گروه به اشتراک بگذارند.
دلیل اهمیت گروههای کانونی در علوم انسانی این است که فضای تعامل و ارتباط را بین افراد ایجاد و فرصت واکاوی بیشتر و همچنین جزئیتر را فراهم میکنند؛ بنابراین مسئولیت طرح پرسشها در این روش، بهطور کامل بر عهده پژوهشگر نیست. در این روش، اعضای گروه با یکدیگر تعامل میکنند و نوع متفاوتی از دادهها را تولید میکنند. این نوشتار، ابتدا روششناسی گروه کانونی را معرفی کرده و تاریخچه مختصری از تکوین و تحولات این روش ارائه میدهد. سپس در مورد ویژگیهای گروه متمركز، نحوه اجرای آن و تجزیهوتحلیل نتایج، اطلاعاتی ارائه میدهد. در نهایت با بررسی کاربردها، انواع گروههای کانونی، نقاط قوت و ضعف و همچنین برخی از ملاحظات اخلاقی این روش، بحث را جمعبندی میکند.
تاریخچه
گروههای کانونی از نظر فکری، ریشه در رشته جامعهشناسی دارند و واکنشی به مصاحبههای فردی-سنتی بودند. در گروههای کانونی با پرسیدن پرسشهای تشریحی، توجه از مصاحبهکننده به پاسخدهندگان تغییر میکند. این رویکرد در اواخر دهه 1930 و 1940 جذابیت بیشتری پیدا کرد و در مطالعات انگیزشی کارکنان و در رواندرمانی استفاده شد. کتاب کلاسیک رابرت کی. مِرتون3، «مصاحبه کانونی»، در معرفی و تثبیت روش گروههای کانونی در علوم انسانی، تأثیر به سزایی داشته است. بعد از انتشار کتاب و افزایش محبوبیت این روش، او از گروههای کانونی برای تأسیس دفتر پژوهشهای اجتماعی کاربردی4 استفاده کرد. همچنین پُل لازارسفلد، جامعهشناسِ آمریکایی-اتریشی که تحت تأثیر کتاب مِرتون، قراردادی دولتی برای پژوهش راجع به بینش افراد نسبت به پروپاگاندای رادیویی در زمان جنگ جهانی دوم، دریافت کرده بود، باعث تسری استفاده از روش گروههای کانونی به حوزه رسانه، تلویزیون و تبلیغات شد. با این حال، برخی از شیوههای پذیرفتهشده در گروههای کانونی در حوزه تجارت و بازار در محیطهای دانشگاهی بهخوبی عمل نمیکنند. در نتیجه، روشهای منحصربهفرد مختلفی برای انجام مصاحبههای گروهی کانونی برای پژوهشهای بازار، پژوهشهای علمی و دانشگاهی، پژوهشهای محیطِ غیرانتفاعی و عمومی و پژوهشهای مشارکتی (که در آن اعضای جامعه یا داوطلبان بهعنوان پژوهشگر در یک مطالعه شرکت میکنند) ایجاد شده است.
ویژگیهای گروه متمركز
پژوهش گروه کانونی دارای چند ویژگی کلیدی است که آن را بهعنوان یک روش پژوهش کیفی متمایز میکند؛
۱. پویایی گروههای کوچک: پژوهشهای گروه متمركز شامل تعداد کمی از شرکتکنندگان است که معمولاً شامل ۶ تا ۱۲ نفر میشود. تعداد کم، امکان تعاملات معنادار و بحثهایی عمیقتر را فراهم میکند.
۲. بحثهای هدایتشده: یک میانجی آموزشدیده، بحث گروه کانونی را هدایت میکند. نقش میانجی این است که مکالمه را شروع کند، پرسشهای تشریحی و متنوع بپرسد و اطمینان حاصل کند که همه شرکتکنندگان فرصتی برای به اشتراک گذاشتن افکار و نظرات خود دارند.
۳. تعاملِ گروهی: شرکتکنندگان بهجای پاسخ دادن به نظرسنجیها یا پرسشنامهها بهصورت انفرادی، در یک بحث گروهی شرکت میکنند. تعامل بین شرکتکنندگان میتواند منجر به تولید ایدهها و دیدگاههای جدید شود.
۴. جمعآوری دادههای کیفی: پژوهش گروه متمركز، دادهها را از طریق پژوهشهای کیفی تولید میکند که اطلاعات توصیفی و غیرعددی است. هدف این است که غنای تجربیات، نگرشها، باورها و نظرات شرکتکنندگان را به تصویر بکشد.
۵. ساختار انعطافپذیر: درحالیکه جلسات پژوهش گروه کانونی توسط یک میانجی هدایت میشوند، خود بحثها میتوانند سیال و پویا باشند و به شرکتکنندگان اجازه میدهند تا جنبههای مختلف موضوع را بررسی کنند.
۶. پرسشهای تشریحی: از شرکتکنندگان پرسشهای تشریحی پرسیده میشود تا آنها تشویق شوند، افکار خود را توضیح دهند و پاسخهای دقیقتری ارائه دهند. این رویکرد امکان کاوش در ایدهها و دیدگاههای پیچیده را فراهم میکند.
۷. آزمایش و پیش-آزمون: پژوهشهای گروه متمركز گاهی اوقات برای آزمایش یا پیش-آزمون مفاهیم و ایدهها قبل از اجرای گستردهتر استفاده میشود. این به شناسایی مشکلات بالقوه و اصلاح استراتژیها کمک میکند.
بنابراین پژوهش گروه کانونی، روشی ارزشمند برای کسب بینش در مورد دیدگاهها، نگرشها و تجربیات شرکتکنندگان است و میتواند به پژوهشگران و سازمانها در تصمیمگیری آگاهانه، توسعه استراتژیهای مؤثر و به دست آوردن درک عمیقتر از موضوعات پیچیده کمک کند.
انواع گروههای متمركز
بسته به اهداف پژوهش، انواع مختلفی از پژوهشهای گروه متمركز وجود دارد. در اینجا به برخی از انواع مرسوم گروههای متمركز میپردازیم؛
۱. گروههای متمركز سنتی: رایجترین نوع گروههای متمركز هستند که شرکتکنندگان بهصورت فیزیکی در یک اتاق جمع میشوند تا درباره موضوع موردنظر بحث کنند. این نوع از گروه متمركز امکان یک بحث شخصی و تعاملیتر را فراهم میکند، اما ممکن است به دلیل محدودیتهای جغرافیایی محدود شود و انجام آن پرهزینه باشد.
۲. گروههای متمركز آنلاین: این گروهها بهصورت آنلاین، یا از طریق کنفرانس ویدئویی یا یک پلتفرم مبتنی بر وب انجام میشوند. گروههای کانونی آنلاین، راحتتر و مقرونبهصرفهتر از گروههای کانونی سنتی هستند و میتوانند در مکانهای جغرافیایی مختلف به شرکتکنندگان دسترسی پیدا کنند. با این حال، آنها ممکن است به دلیل مسائل فنی محدود باشند و یا نیاز به ارتباط شخصیتر یا تعامل چهره به چهره داشته باشند.
۳. گروههای متمركز با میانجیگری دوگانه: در این نوع، دو میانجی بحث را هدایت میکنند که یکی بر محتوا و دیگری بر پویایی گروه نظارت میکند. این نوع از گروه متمركز، امکان بحث عمیقتر و جامعتر را فراهم میکند، اما ممکن است انجام تجزیهوتحلیل پیچیدهتر باشد.
۴. گروههای متمركز کوچک: این گروههای کوچکتر و صمیمیتر شامل ۳ تا ۵ شرکتکننده هستند و زمانی که موضوع بحث حساس یا پیچیده باشد، استفاده میشوند. گروههای متمركز کوچک، امکان بحث شخصی و دقیقتر را فراهم میکنند، اما امکان دارد که نماینده جمعیت بزرگتر نباشند.
مراحل انجام پژوهشهای با روش گروه کانونی
انجام پژوهشهای گروهی متمركز میتواند روشی مؤثر برای جمعآوری دادههای غنی و عمیق باشد که میتواند به توسعه اطلاعات، استراتژیهای بازاریابی و حتی سایر تصمیمات تجاری و اقتصادی هم کمک کند. در اینجا به چند مرحله برای انجام پژوهش با روش گروه کانونی میپردازیم؛
مرحله 1؛ پرسشها و اهداف پژوهش
قبل از انجام پژوهشهای گروه متمركز، تعیین سؤال و اهداف پژوهش ضروری است. این کار به هدایت بحث و اطمینان از جمعآوری دادههای موردنیاز کمک میکند. به این نکته توجه کنید که میخواهید از گروه متمركز چه چیزهایی یاد بگیرید و چه پرسشهای خاصی را میخواهید از شرکتکنندگان بپرسید. در این مرحله، مهم است که در مورد آنچه میخواهید به دست آورید و چگونگی استفاده از دادهها، شفافسازی کنید.
مرحله 2؛ انتخاب شرکتکنندگان
شرکتکنندگانی را انتخاب کنید که با معیارهایی که برای پژوهش خود تعیین کردهاید، مطابقت داشته باشند. میتوانید از طریق رسانههای اجتماعی، تبلیغات آنلاین یا تماس با سازمانهای مربوطه، شرکتکنندگان را جذب کنید. باید اطمینان حاصل کنید که دستورالعملهای روشنی در مورد زمان و مکان پژوهشِ گروه متمركز ارائه میدهید.
مرحله 3؛ انتخاب مکان و فراهم کردن تجهیزات
مکانی را انتخاب کنید که برای بحث راحت و مساعد باشد. اطمینان از اینکه اتاق ساکت و خصوصی است و فضای کافی برای همه شرکتکنندگان دارد، ضروری است. همچنین تمام تجهیزات موردنیاز خود مانند دستگاههای ضبط و دفترچه یادداشت را همراه داشته باشید.
مرحله 4؛ انجام پژوهش
با معرفی خود و توضیح هدف گروه متمركز شروع کنید. اطمینان حاصل کنید که قوانین اساسی مانند احترام گذاشتن به نظرات یکدیگر، اجتناب از قطع حرف يکديگر و حفظ محرمانگی را اعلام کردهاید. سپس، پرسشهای تشریحی بپرسید تا شرکتکنندگان را تشویق کنید تا افکار و نظرات خود را به اشتراک بگذارند. در این مرحله مهم است که بهصورت فعال گوش کنید و تلاش کنید که همه فرصت صحبت داشته باشند.
مرحله 5؛ تجزیهوتحلیل دادهها
در این مرحله صدای ضبطشده را پیادهسازی کنید و دادهها را تجزیهوتحلیل کنید. به دنبال مضامین، الگوها و روندهای مشترکی باشید که از بحث بیرون میآیند. میتوانید از ابزارهای نرمافزاری در راستای تجزیهوتحلیل بهتر دادهها استفاده کنید. همچنین اطمینان حاصل کنید که دادهها را در دستهها و زیرشاخهها سازماندهی میکنید تا تجزیهوتحلیل آسانتر شود.
مرحله 6؛ نتیجهگیری و یافتهها
در این مرحله، بر اساس دادههایی که جمعآوری کردهاید، نتیجهگیری کنید و یافتهها را به ذینفعان مربوطه گزارش دهید. همچنین مطمئن شوید که دادهها را به شیوهای واضح و مختصر با استفاده از نمودارها و سایر ابزارهای بصری ارائه میکنید.
چه زمانی باید از یک گروه کانونی استفاده کرد؟
گروههای کانونی نوع بسیار محبوبی از روشهای پژوهش هستند که تقریباً در حوزههای گوناگون، از فناوری گرفته تا دانشگاهی و بازاریابی تا علوم سیاسی استفاده میشوند. اگر میخواهید در مورد یک موضوع خاص پژوهش کنید، گروههای کانونی انتخابِ خوبی هستند. اگرچه نظرسنجیها، ابزاری عالی برای درک احساس شخصی در مورد چیزی هستند، اما گروههای کانونی به ما کمک میکنند تا «چرایی» آن را کشف کنیم؛ به همین دلیل است که این دو در کنار هم بسیار استفاده میشوند. گروههای کانونی به ما فرصتی میدهند تا عنصر انسانی را دریابیم – احساسات و نشانههای غیرکلامی که اعداد اغلب به آن توجه نمیکنند- و به ما کمک میکنند تا انگیزههای اساسی را کشف کنیم. بنابراین در موارد ذیل از این روش استفاده میشود؛
۱. پژوهشهای فرآیند-محور: پرسشهای تشریحی و بحث پیرامون آنها، چگونگی انتخاب و نحوه استدلال و همچنین فرآیند تصمیمگیری شرکتکنندگان را نشان میدهد.
۲. بازاریابی و تبلیغات یک ایده: قبل از اینکه هزینه زیادی را برای یک کمپین بازاریابی یا تبلیغات بپردازید، میتوانید از یک گروه کانونی برای آزمایش اثربخشی پیامها و تصاویر خود استفاده کنید.
۳. پژوهشهای اکتشافی: گروههای کانونی میتوانند به شما در کشف چیزهای که نمیدانید، کمک کنند. اگر وارد بازار جدیدی میشوید یا بخش جدیدی از مشتریان را هدف قرار میدهید، آنها میتوانند به شما در کشف و درک چشمانداز جديد کمک کنند.
۴. زمانی که دادههای کمی کافی نیست: گاهی اوقات، اعداد و آمار، کل داستان را برای شما بیان نمیکنند. اگر دادههای کمی در دسترس شما است اما میخواهید به «چرایی» و «چگونگی» پرسشهای خود، پاسخ عمیقتری بدهید، گروههای کانونی راهی مناسب برای انجام این کار هستند.
گروههای کانونی میتوانند بینش کیفی و غنی ارائه دهند اما به یاد داشته باشید که آنها برای هر موقعیتی مناسب نیستند. پژوهش گروه کانونی مزایا و معایب منحصربهفردی را ارائه میکند که بررسی دقیق پیرامون مناسب بودن آن برای یک پروژه پژوهشی خاص را ضروری میسازد.
مزایای گروه متمركز
۱. دادههای غنی و قابل استناد: پژوهشهای گروه متمركز، دادههای غنی و عمیقی را ارائه میدهد که میتواند به پژوهشگران کمک کند تا درک عمیقتری از نگرشها، باورها و تجربیات مخاطب هدف خود به دست آورند.
۲. دیدگاههای متنوع: گروههای متمركز، شرکتکنندگانی را با دیدگاههای گوناگون گرد هم میآورند و طیف وسیعی از نظرات و ایدهها را جمعآوری میکند.
۳. مقرونبهصرفه: در مقایسه با پژوهشهای کمی یا سایر روشهای پژوهش، پژوهش گروه متمركز روشی مقرونبهصرفه برای جمعآوری دادهها است.
۴. بازخورد فوری: پژوهشهای گروه متمركز بازخورد فوری ارائه میکند و این امکان را فراهم میکند تا بهسرعت تغییرات و بهبودها را انجام شود.
محدودیتهای گروه متمركز
۱. پتانسیل برای تفکر گروهی یکسان: تفکر گروهی یکسان، پدیدهای است که در آن نظریات افراد با عقاید کل گروه مطابقت دارد و منجر به عدم تنوع در دادهها میشود.
۲. تعمیمپذیری محدود: دادههای جمعآوریشده از یک گروه متمركز ممکن است نماینده جامعه وسیعتر نباشد و تعمیمیافتهها را دشوار میکند.
۳. انتخاب شرکتکنندگان: انتخاب شرکتکنندگان میتواند چالشبرانگیز باشد، بهویژه اگر پژوهش به جمعیتشناسی یا تخصص خاصی نیاز داشته باشد.
۴. دادههای منحرف: دادههای جمعآوریشده از یک پژوهش گروه کانونی میتواند تحت تأثیر تعصب میانجی، پویایی گروه یا تمایل شرکتکنندگان برای جلب رضایت قرار گیرد.
اخلاق پژوهشی در گروههای کانونی
استفاده از گروههای کانونی شامل برخی ملاحظات اخلاقی هم میشود. یک نگرانی مهم در مورد استفاده از روششناسی گروه کانونی، مسائل اخلاقی مربوط به داشتن بیش از یک شرکتکننده، در یک زمان است. این موضوع دو طرف دارد؛ اول اینکه افراد ممکن است از صحبت کردن در مورد نگرانیهای خود در یک گروه احساس راحتی نکنند. گاهی اوقات ممکن است اعضای گروه به نظرات سایرین پاسخ مناسبی ندهند. اگر اعضای گروه از مسائل احساس ناراحتی میکنند، میانجی میتواند بحث را به سمت موضوع دیگری سوق دهد که حساسیت کمتری ایجاد کند. چالش دیگر این است که پژوهشگر نمیتواند، تضمین کند که همه بحثها کاملاً محرمانه باقی میمانند. استراتژی مناسب این است که گروه کانونی را با فهرستی از «بایدها و نبایدها» شروع کنیم و از شرکتکنندگان بخواهیم به یکدیگر احترام بگذارند. میانجی میتواند از منظر شخصی تضمین کند که موارد بحثشده در چارچوب گروه کانونی ناشناس خواهد ماند.
نتیجهگیری
ایده اصلی گروههای کانونی این است: افرادی که در زمینه خاصی تجربه دارند بتوانند درباره تجربه خود در کنار یکدیگر به بحث و اظهار نظر بپردازند. محقق نیز سعی میکند نقش ریاست جلسه و یا میانجی را در هدایت بحث داشته باشد و به عبارتی در تعاملات بین مشارکتکنندگان کاتالیزور باشد؛ اما دخالت مستقیمی در آن ندارد و مباحثه بدون ساختار معین پیش میرود. به این ترتیب روش گروههای کانونی شباهت بسیار زیادی به مصاحبههای گروهی پیدا میکند، اما به دو دلیل عمده با آن متفاوت است:
1- در گروههای کانونی یک موضوع مشخص مطرح میشود و تم جلسات آن مشترک است، در حالی که در مصاحبه گروهی سؤالات، گستره وسیعتری را پوشش میدهند. بنابراین مشارکتکنندگان در گروههای کانونی حول یک موضوع مشخص صحبت میکنند و کمتر از بحثی به بحث دیگر پرش میکنند.
2- هدف از مصاحبههای گروهی معمولاً صرفهجویی در هزینه و زمان است. در حقیقت مصاحبه گروهی چیزی نیست مگر چندین مصاحبه انفرادی به صورت همزمان. اما گروههای کانونی به چنین قصدی برگزار نمیشوند. هدف از آنها واداشتن مشارکتکنندگان به تبادل نظر با یکدیگر است. این گونه میتوان فهمید هر کدام از آنها چگونه به عنوان «یک عضو از گروه»، به دیگر اعضا پاسخ میدهد، تجربیاتش را با آنها به اشتراک میگذارد و اختلافاتش را با آنها حل میکند. بنابراین نظر یک مشارکتکننده در گروه کانونی حاصل تعاملات او با دیگر اعضا است.
بنابراین گروههای کانونی روشی کیفی است که در آن محقق گروهی از افراد (معمولاً حداقل چهار نفر) را به صورت حضوری یا آنلاین گرد هم میآورد تا در طی یک یا چند جلسه در مورد موضوعی خاص بحث آزادانهای صورت دهند و با حضور و واسطهگری محقق به تعامل نظری با یکدیگر بپردازند. از دل این بحث، محقق نگاه مشارکتکنندگان به موضوع مورد بحث را کشف میکند. این که محقق چند گروه کانونی برای تحقیق خود شکل دهد بستگی به زمانبندی و بودجه و نوع تحقیق دارد؛ به طور میانگین در هر تحقیق بین سه تا پنج گروه کانونی مختلف تشکیل میشود.
کاربرد
گروههای کانونی اولین بار در حدود نیمه قرن بیستم استفاده شد و روشی برای بازاریابی بود. اما بعداً در حوزههای دیگر مانند آموزش، جنسیت، مهندسی و … به کار برده شد. یکی از حوزههایی که به شدت از این روش استفاده کرده است حوزه مطالعات فرهنگی رسانه است: چگونه مخاطبان به تلویزیون، فیلمها و … واکنش نشان میدهند؟ یکی از نتایج جالب و بحثبرانگیز در این مطالعات، تعدد تفاسیر شرکتکنندگان از یک برنامه مشترک است. در نتیجه گروه کانونی محملی است برای درک این که واقعیت اجتماعی به طرق مختلف دریافت میشود و رویارویی این دریافتها بر خود آن واقعیتها نیز تأثیرگذار است.
در همین راستا گروههای کانونی کاربردهای نظری و عملی پیدا کرده است. مهمترین کاربرد نظری آن در بررسیهای فمنیستهاست که درباره روابط قدرت در روشهای علوم اجتماعی کندوکاو کردهاند. گروههای کانونی شکلی از تحقیق است که نابرابری قدرت بین محقق و مشارکتکنندگان را بسیار کم کرده است: مشارکتکنندگان آن قدر آزادی در جهت دادن موضوع بحث دارند که میانجی به سختی میتواند بحث را به سمت اهداف خود پیش ببرد.
تواناییهای مورد نیاز برای یک میانجی
اولین توانایی مهم محقق در این روش آن است که اهداف و طرح بحث را بتواند در ذهن خود مجسم و شفاف کند تا زمام بحث از کف او خارج نشود. باید توجه داشت که محقق نمیتواند در میان کلام پاسخگویان بیاید و آنها را وادار به جواب دادن به سؤلات خاص بکند.
دومین مهارت لازم برای محقق این است که بتواند فرصت برابر برای همه در بحث ایجاد کند. مشارکتکنندگان اگر فرصتی برای ابراز نظر خود نبینند و احساس راحتی نکنند نه تنها اخلاق علم زیر پا گذاشته شده است بلکه دادههای به دست آمده نیز بیاعتبارند.
سومین ویژگی تحلیلگر این است که بهترین گروه ممکن را تشکیل دهد و در انتخاب افراد گروه کانونی دقت کند؛ این افراد باید همگی در زمینه مورد بحث تجربه داشته باشند و بتوانند روی آن نظر بدهند. همچنین گروه باید از نظر ویژگیهای مؤثر در تحقیق (مثلاً سن، نژاد، … ) تنوع لازم را داشته باشد تا بتواند تا حدی نمایانگر جامعه باشد. علاوه بر اینها محقق باید بتواند پیگیریهای لازم را انجام دهد تا همه افراد انتخاب شده، در موعد مقرر حضور داشته باشند؛ یکی از مشکلات معمول در روش گروههای کانونی عدم حضور این افراد است.
مزایا
- گروههای کانونی این فرصت را در اختیار محقق قرار میدهد که دریابد یک پدیده خاص چگونه توسط افراد اما به صورت جمعی فهمیده میشود و این که چگونه معنای آن پدیده در یک فرایند تعاملی برساخته میشود، همان طور که در زندگی طبیعی روزانه هم چنین بافت اجتماعی شکل میگیرد و در چنین بافتی پدیدهها درک میشوند.
- در مصاحبهها ممکن است پاسخگو با جدیت کمتر پاسخ دهد و حتی جوابهایش با هم در تناقض باشند. اما در گروههای کانونی شرکتکننده به چالش کشیده میشود چرا که باید در مقابل دیگران از رأی خود دفاع کند. به همین دلیل شاید این روش برای فهم این که افراد واقعاً چگونه فکر میکنند مناسبتر باشد.
معایب
- در گروههای کانونی بحث به صورت گروهی پیش میرود و در نتیجه محقق نمیتواند بر روی پاسخهای یک نفر تمرکز کند. در مصاحبه با یک نفر، اگر پاسخ فرد مبهم بود میتوان منظور او را جویا شد و حتی دقیقتر پرسید که چرا اینگونه فکر میکند. اما در گروه کانونی نقش محقق در حد یک میانجی و هدایتگر تقلیل مییابد.
- گروههای کانونی برای موضوعات اجتماعی حساس روش مناسبی نیست. حساسیت برخی از موضوعات برای مثال گرایش جنسی و یا دین اقتضا میکند که روشهای تحقیقی بر پایه مصاحبه فردی صورت گیرد زیرا بحث آزادانه در این موارد بسیار چالشبرانگیز است و چه بسا افراد نظرات واقعی خود را ابراز نکنند.