مقدمهای بر مطالعه موردی
مطالعه موردی نوعی طراحی و شکلی از تحقیق است که در آن پژوهشگر فقط بر یک نمونه واحد متمرکز میشود تا تحلیل عمیق و باجزئیاتی از آن ارائه دهد. بر خلاف آزمایش که در آن سعی میشود تا جای ممکن پارامترهای تأثیرگذار کنترل شود در مطالعه موردی هیچ کنترلی بر روی بافت پدیده مورد نظر صورت نمیگیرد چرا که اصلاً کنترل پارامترهای زمینهای در بعضی موارد ممکن نیست، و اگر هم ممکن باشد پدیده مورد نظر با تمام جزئیات و ویژگیهای منحصربهفرد خودش مطالعه نشده است. در مطالعه موردی محدودیتی بر عوامل تأثیرگذار در پسزمینه موضوع اِعمال نمیشود و در نتیجه این عوامل آزادانه موضوع تحقیق را تحت تأثیر خود قرار دهند. از این جهت طراحی و شکل تحقیق در مطالعه موردی در تقابل با طراحیهای آزمایشی قرار میگیرد.
میتوان تصور کرد که در مطالعه موردی وضعیت پدیدهها در طبیعیترین حالت خود قرار دارند چرا که قرار نیست پژوهشگر زمینه تحقیق را دستکاری کند. اما دقیقاً به همین جهت چنین مطالعاتی پیچیدگیهای فراوانی دارند. شواهد بسیاری باید مورد استفاده قرار بگیرند مانند آرشیوها، مشاهدات مستقیم، مصاحبهها و … . در نتیجه کیفی یا کمی بودنِ روش تحقیق نیز متناسب با موضوع مورد نظر تعیین میشود. لزومی ندارد که روش استفاده شده در مطالعه موردی کیفی باشد؛ نمونههایی از مطالعات موردی وجود دارند که از روشهای کمّی در آنها استفاده شده است.
تفاوت مطالعه موردی با دیگر اشکال طراحی تحقیق
ممکن است تصور شود که مطالعه موردی فرقی با دیگر اشکال طراحیِ تحقیق ندارد چون که در هر تحقیقی (از جمله تحقیقاتی که در قالب آزمایش انجام میشوند) طبیعتاً موضوع خاصی قرار است مطالعه شود نه همه موضوعات. اما موضوع با مورد فرق دارد. در مطالعه موردی: موضوع تحقیق، آن چه که پژوهشگر علاقه به مطالعهاش دارد، یک مورد به خودی خود است با ویژگیهای منحصربهفردش. برای مثال فرض کنید در یک تحقیق آماری، درآمد چند خانواده را در یک محله – و فقط یک محله – از شهر مورد بررسی قرار میدهیم تا بفهمیم وضعیت اقتصادی کل خانوادهها در شهر، چه در این محله و چه در محلههای دیگر چگونه است. در اینجا با وجود آن که مطالعه ما فقط بر روی یک محله خاص انجام شده مطالعه موردی انجام ندادهایم. اما تصور کنید که در تحقیق دیگری، میخواهیم وضعیت معیشتی یک محله فقیر در شهر را بهبود ببخشیم. در این جا فقط این محله خاص – احتمالاً به خاطر ویژگیهای خاصی که دارد – مورد توجه ماست و خانوادههای این محله در پیوند با یکدیگر یک واحد تحقیقاتی1 را تشکیل میدهند. همین خاص بودن محله مورد نظر سبب میشود فقط به درآمد خانوادههای این محله نگاه نکنیم. چه بسا لازم باشد تاریخچه این محله، معماری آن، شیوههای ارتباطی موجود در آن و … نیز بررسی شوند تا اطلاع چندجانبه و عمیقتری از آن داشته باشیم.
پیچیدگیها و چالشهای مطالعه موردی
مهمترین نقدی که به مطالعه موردی وارد میکنند عدم اعتبار بیرونی2 آن است. چگونه با مطالعه یک مورد میتوان حکمی کلی صادر کرد؟ در دفاع از طراحی مطالعه موردی دو موضع متفاوت گرفته میشود: عدهای تعمیم را اصلاً از اهداف مطالعه موردی نمیدانند. طبق نظر آنها ماحصل یک تحقیق موردی به وجود آوردن گزارههایی نیست که در هر زمان و مکانی صادق باشند. همان طور که در خیلی از رویکردهای کیفی دیده میشود هدف موشکافی یک موقعیت و پدیده خاص است. نگاه دوم هنوز تعمیم موردِ مطالعهشده را به مواردِ دیگر از اهداف خود میداند اما این نوع تعمیم را ذاتاً متفاوت با تعمیمهای آماری میبیند. در تعمیمهای آماری نمونهگیری دقیق آماری ضامن دقت تعمیم ماست اما زمانی که نمونهگیری در کار نیست باید به تعمیم نظری3 پرداخت. پس این ایراد نابهجاست که نمونه مورد مطالعه از جهت آماری اندازهاش کافی نیست چرا که تعمیم به طریق دیگری صورت میگیرد. به عبارت دیگر یک نمونه خاص هم برای تعمیم یک نظریه کافی است.
اما آیا از دل هر نمونهای یک نظریه درمیآید؟ دست کم از لحاظ عملی خیر. محقق یک مورد را به طور تصادفی انتخاب نمیکند بلکه موردی را برای بررسی انتخاب میکند که در چشم او اهمیت خاصی دارد. یک مورد خاص به دلایل متفاوتی میتواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد. برای مثال ممکن است یک مورد از یک مجموعه به خاطر آنکه نمونه بارزی از آن مجموعه است به تنهایی نمایانگر آن مجموعه باشد؛نمایانگر4 نه از جهت آماری بلکه از این جهت که نمونه مثالی از آن مجموعه است. یعنی: اگر قرار باشد از مجموعه خاصی یک عضو به نمایندگی از دیگر اعضا مثالی گویا از آن مجموعه باشد ما آن مورد را انتخاب میکنیم. اهمیت موضوع، بر عکس میتواند از تفاوت مفرط و ویژگیهای اغراقآمیز آن بیاید؛ طوری که آن مورد را بیهمتا جلوه بدهد.
به این ترتیب اهمیت خاص یک مورد به خاطر ویژگیهایی که دارد مشخص میشود و از همین رو برای ساختن نظریهای عام به یک مورد خاص میتوان رجوع کرد. اما این نکته را نیز باید یادآوری کرد که اهمیت موضوعات در ابتدای امر همیشه آشکار نیست. برخی از موردها در طول زمان و در حین مطالعات و مشاهدات پژوهشگر اهمیت بالای خود را نشان میدهند. پس شاید لازم نباشد که مطالعات خود را زمانی آغاز کنیم که موردی خاص نشاندهنده اهمیت حیاتی باشد.
جمعبندی
مطالعه موردی یکی از روشهای تحقیق در علوم اجتماعی است که با تمرکز بر تحلیل عمیق یک نمونه واحد، به درک بهتر و جامعتری از پدیدههای پیچیده کمک میکند. برخلاف روشهای آزمایشی که سعی در کنترل پارامترهای تأثیرگذار دارند، مطالعه موردی به پژوهشگر اجازه میدهد تا پدیده مورد نظر را در طبیعیترین حالت خود بررسی کند. این رویکرد به دلیل استفاده از شواهد متعدد مانند آرشیوها، مشاهدات مستقیم و مصاحبهها، امکان ارائه تصویری کامل و چندجانبه از موضوع تحقیق را فراهم میآورد.
با این حال، مطالعه موردی با چالشهایی همچون هزینهبر بودن و عدم اعتبار بیرونی مواجه است. منتقدان این روش، به عدم توانایی آن در تعمیم نتایج به موارد دیگر اشاره میکنند، اما دفاعکنندگان معتقدند که تعمیم نظری از اهداف اصلی مطالعه موردی است و میتواند به توسعه نظریات جدید کمک کند. از این رو، اهمیت انتخاب دقیق نمونهها و موارد مورد مطالعه به عنوان نمایندههای شاخص یک مجموعه یا به دلیل ویژگیهای منحصر بهفردشان، نقش بسزایی در اعتبار و کارایی این روش تحقیق دارد.
در نهایت، مطالعه موردی به عنوان یک ابزار تحقیقاتی قدرتمند، امکان بررسی عمیق و دقیق پدیدهها را فراهم میکند و میتواند با ارائه بینشهای مفید و کاربردی، به بهبود فرآیندهای تصمیمگیری و سیاستگذاری کمک کند. پژوهشگران با استفاده از این روش میتوانند به نتایجی دست یابند که درک عمیقتری از موضوعات پیچیده و خاص به ارمغان میآورد و در نهایت به توسعه دانش و بهبود وضعیت موجود منجر میشود.