نویسنده: مهرناز رزاقی

در دانشگاهها و مراکز علمی-پژوهشی، پژوهش اغلب بهعنوان فرایندی خطی و هدفمند ترسیم میشود. بر اساس این دیدگاه، پژوهشگر مسئلهای را شناسایی میکند، دادهها را تحلیل کرده و نتایجی به دست میآورد که بهطور مستقیم در سیاستگذاریها یا زمینههای عملی تأثیر میگذارد. اما حقیقت همیشه آنطور که به نظر میرسد، ساده و منظم نیست. در بسیاری از موارد، عوامل پیشبینینشده، رخدادهای تصادفی و حتی نظرات دیگران نقشی مهم در شکلگیری نتایج پژوهش ایفا میکنند. این نوشتار به پروژهای میپردازد که از دل همین پیچیدگیها، سر برآورده و در آن رُزالیند ادواردز1 و وال گیلیس2 سراغ این موضوع بکر رفتهاند و نقش همسرانِ جامعهشناسان در فرایند تحقیق را بررسی کردهاند. این زنان، نهتنها بهعنوان همکار، مشاور و گاه پژوهشگران فعال در این فرایند حضور داشتهاند، بلکه تأثیری عمیق و ناپیدا بر نتایج علمی این پروژهها بر جای گذاشتهاند، درحالیکه نام آنها تنها در پاورقیها و بخش تقدیر و تشکر ظاهر میشود.
مشارکتهای نادیده
این پروژه در ابتدا بهوسیله رزالین ادواردز و وال گیلیس، بهعنوان مطالعهای پیرامون یادداشتهای میدانی دو زن جامعهشناس، فیلیس ویلموت3 و پت مارسدن4 آغاز شد. این دو در کنار همسرانشان، پیتر و دنیس که از پیشگامان جامعهشناسی در بریتانیا بودند، فعالیت میکردند. ویلموت، نقشی اساسی در مطالعه مهم همسرش تحت عنوان «خانواده و خویشاوندی در شرق لندن»5 (۱۹۵۷) ایفا کرد. او تمامی کارهای میدانی این پژوهش را به عهده داشت و یادداشتهای دقیقش، ستون فقرات این تحقیق را تشکیل میداد. با این وجود، تنها اشارههای اندکی به تلاشهای او در پاورقیهای کتاب شده است. بهطور مشابه، پت مارسدن نیز در بسیاری از پروژههای همسرش همکاری گسترده داشت و با جمعآوری دادههای میدانی، به پیشبرد تحقیقات کمک شایانی کرد، اما او نیز هرگز تقدیری درخور زحماتش دریافت نکرد.
پروژه ادواردز و گیلیس، اگرچه با هدف بررسی یادداشتهای میدانی این دو زن آغاز شد، اما ظهور هشتک «thanksfortyping#» در توییتر نشان داد که این پدیده به این دو مورد محدود نمیشود؛ بلکه بسیاری از زنان دیگر نیز در پژوهشهای علمی همسرانشان مشارکت داشتهاند اما از آنها تقدیر نشده است. این اتفاق باعث شد پروژه گسترش یابد و زنان دیگری را که در پژوهشها همکاری داشتهاند، در بربگیرد.
یکی از اهداف اصلی این پروژه، جلبتوجه عمومی به یافتههای پژوهشی بود، نه صرفاً تمرکز بر سیاستگذاریها و تغییرات در عرصههای دانشگاهی. از همین رو، پژوهشگران تصمیم گرفتند تا یادداشتهای میدانی این زنان را بهصورت دیجیتال در بایگانیهای محلی ثبت کرده و با ساخت یک ویدیوی پنج دقیقهای به معرفی آنها بپردازند. در این مسیر، با همکاری شرکت ریسرچ پادکستز6، تصمیم بر آن شد که بهجای یک ویدیو، یک پادکست تولید کنند. این تغییر جهت، به تولید پادکست شش قسمتی «thanksfortyping#» منجر شد که با استقبال خوبی از سوی عموم و دانشگاهیان مواجه گردید7. افزون بر این، یکی از اعضای گروه پادکست، کاترین مکدونالد، پیشنهاد ساخت فیلم مستندی را مطرح کرد. مستندی با عنوان «همسر جامعهشناس»8 از طریق مصاحبه با فرزندان این زنان ساخته شد و در کنفرانس سالانه «انجمن جامعهشناسی بریتانیا»9 به نمایش درآمد.
چالشها در مدلهای متعارف اثرگذاری پژوهش
پروژه ادواردز و گیلیس به یک چالش مهم در زمینه اثرگذاری پژوهش میپردازد؛ مدلهای کنونی اندازهگیری اثرگذاری، بهقدری محدود و سادهانگارانهاند که نمیتوانند پیچیدگیهای تعاملات واقعی را در نظر بگیرند. ادواردز و گیلیس بهروشنی نشان میدهند که چگونه اثرگذاری میتواند از طریق بازنگری و خوانش متفاوت گذشته، شکل بگیرد. آنها با استفاده از پادکست و مستندسازی، نهتنها دانشگاهیان بلکه عموم مردم را تشویق کردند تا بهطور متفاوتی به چگونگی تولید دانش جامعهشناختی نگاه کنند. در نتیجه، برخی از دانشگاهیان به بازنگری در کارهای خود پرداخته و به اهمیت و نقش حیاتی زنان در توسعه این رشته پی بردند. این نوع تأثیر، اگرچه اندازهگیری آن دشوار است، اما بهطور قابلتوجهی میتواند دامنه تاریخ فکری را گسترش داده و نقشهای جنسیتی تثبیتشده در محیطهای دانشگاهی و پژوهشی را تغییر دهد. ادواردز و گیلیس با تأکید بر همکاری و پذیرش نقشهای نادیدهگرفتهشده، نهتنها به بازتعریف مفهوم اثرگذاری پژوهش کمک میکنند، بلکه افقهای جدیدی را برای آینده جامعهشناسی و تعامل آن با جامعه گشودهاند. این امر ضرورت بازنگری در شیوههای ارزیابی تأثیر پژوهش را آشکار میکند و فرصتی برای خلق فضایی جهانشمولتر و متنوعتر در علم را فراهم میآورد.
جمعبندی
این گزارش به بررسی نقش نادیدهگرفتهشده همسران جامعهشناسان در برخی پژوهشهای کلاسیک بریتانیا پرداخت و نشان داد که این زنان نهتنها در انجام کارهای اجرایی مانند تایپ و تنظیم اسناد، بلکه در گردآوری دادهها، مصاحبههای میدانی، برقراری ارتباط با جوامع محلی و تحلیل یافتهها مشارکت داشتهاند. پژوهش ادواردز و گیلیس نشان داد که نقش آنان به رسمیت شناخته نشده و عمدتاً در حاشیه متون علمی باقی مانده است. این مطالعه، همچنین چالشهای موجود در مدلهای سنتی ارزیابی اثرگذاری پژوهش را برجسته کرده و پیشنهاد میکند که در بازبینی تاریخ علوم اجتماعی، باید نقشهای پنهان و غیررسمی زنان در تولید دانش علمی به رسمیت شناخته شود. در نهایت، این پژوهش بر اهمیت رویکردی انتقادیتر در مستندسازی جامعهشناسی تأکید کرده و پیشنهاد میکند که مطالعات آینده باید به تأثیر مشارکتهای غیررسمی توجه بیشتری داشته باشند.
منابع
Edwards, R., & Gillies, V. (2024). #ThanksForTyping … and the fieldwork: The role of sociologists’ wives in classic British studies. Serendipities: Journal for the Sociology and History of the Social Sciences, 9(1), 1–15.
YouTube. (2025, February 4). The Sociologist’s Wife [Video]. https://www.youtube.com/watch?v=Xy-ZBDpBA4w
پاورقی:
- Rosalind Edwards ↩︎
- Val Gillies ↩︎
- Phyllis Willmott ↩︎
- Pat Marsden ↩︎
- Family and Kinship in East London ↩︎
- Research Podcasts ↩︎
- پادکست را میتوانید در اینجا بشنوید:
https://thesociologicalreview.org/podcasts/thanks-for-typing ↩︎ - مستند را میتوانید در اینجا ببینید:
https://www.youtube.com/watch?v=Xy-ZBDpBA4w&feature=youtu.be ↩︎ - British Sociological Association (BSA) ↩︎