نویسنده: امید زند کریمخانی
مقدمه
تحلیل تم یا تحلیل مضمون، روشی متداول در پژوهشهای کیفی است که در آن الگوهای معنایی در دادهها شناسایی، تحلیل و تفسیر میشوند. این روش به پژوهشگران اجازه میدهد تا مجموعه داده خود را بهطور سازمانیافته بررسی کنند. در میان رویکردهای مختلف به تحلیل مضمون، فرایند شش مرحلهای براون و کلارک (Braun and Clarke) به دلیل انعطافپذیری و جامع بودن، مورد توجه پژوهشگران است. این فرایند چارچوب ساختاریافتهای را برای پژوهشگران فراهم میکند تا بتوانند پیچیدگی دادههای خود را مرور کنند و تمها یا همان مضمونهای معنادار را استخراج کنند.
شش مرحله براون و کلارک
1. آشنایی با دادهها: این فرایند شامل غرقشدن در دادهها با خواندن و مرور چندباره آنها است. در این مرحله باید عمق و گستردگی محتوا را درک کرده، ایدههای اولیه را یادداشت کرده و الگوهای معنایی و مسائلی را شناسایی کنید که میتوانند جالب باشند.
2. کدگذاری: این فرایند شامل کدگذاری بخشهایی از دادهها (از یک واژه تا چند پاراگراف) است که جالب یا مرتبط با سؤال پژوهش هستند. در این مرحله باید دادهها را به گروههای معنادار تقسیم کرده و ثبت کنید که هر داده نماینده چه محتوا یا مفهومی است.
3. تولید تمها یا مضمونها: این فرایند شامل بررسی و مرور کدهاست و در نظر گرفتن اینکه چگونه میتوانند ترکیب شوند تا تمها و مضمونهای کلی شکل گیرند. در این مرحله باید الگوهای معنایی مهم را شناسایی کرده و با کنار هم قرار دادن کدهای مرتبط، آنها را در یک چهارچوب منسجم و معنادار ترکیب کنید.
4. بررسی تمها یا مضمونها: این فرایند شامل بهبود تمها، اطمینان از اینکه دارای دادههای کافی برای پشتیبانی از آنها هستیم و بررسی صحت نمایندگی از دادههاست. این مرحله ممکن است شامل دور انداختن برخی از تمها، ترکیب تمهای مشابه یا تجزیه آنها به زیرتمها باشد.
5. تعریف و نامگذاری تمها یا مضمونها: این فرایند شامل شناسایی هسته اصلی هر تم و دادههایی است که نماینده آن هستند. در این مرحله باید «داستان» هر تم را تعیین کرده و به آن یک نام مختصر، قوی و معنادار بدهید.
6. نوشتن: این گام مرحله نهایی برای ارائه دادهها به خواننده است و شامل بافتن داستان تحلیلی و استخراج دادهها در پیوند آنها با چهارچوب نظری است. در این گام به دنبال ارائه یک شرح جذاب از داستانی هستیم که دادهها را تعریف میکند.
توضیح مراحل ششگانه تحلیل مضمون
1. آشنایی با داده، اولین و یکی از مهمترین مراحل تحلیل مضمون است. این مرحله شامل غوطهور شدن پژوهشگر در دادهها با خواندن و بازخوانی چندینباره آنهاست. این گام فقط در مورد خواندن دادهها نیست، بلکه در مورد شروع به تفسیر آن نیز هست. پژوهشگر با محتوا آشنا میشود، ایدههای اولیه را یادداشت میکند و الگوهایی که ممکن است جالب باشند را شناسایی میکند.
در طول این فرایند، پژوهشگر ممکن است یادداشت بردارد یا بخشهای کلیدی متن را برجسته کند. این یادداشتها در زمان تجزیهوتحلیل بعدی، زمانی که پژوهشگر سعی میکند تا تصورات اولیه یا ایدهها را به یاد بیاورد، بینظیر است. هدف از این گام رسیدن به نقطهای است که پژوهشگر با محتوای دادهها آشنا شده و درکی از عرض و عمق محتوا دارد. این گام در مورد آشنایی با دادهها از هر جهت است و در مورد درک دیدگاهها و دریافت حس کلی از تصویر کلان است. همچنین مرحلهای است که پژوهشگر ممکن است شروع به دیدن الگوها، تمها یا مفاهیمی کند که از دادهها بیرون میآیند. این مشاهدات اولیه میتوانند برای مراحل بعدی کدگذاری و توسعه تم حیاتی باشند. در اصل، این آشنایی زمینهای مهم برای بقیه گامهای تحلیل مضمون است. بدون یک فرایند آشنایی کامل، مراحل بعدی تحلیل ممکن است بر اساس درک قوی از دادهها مستقر نشوند. بنابراین این گام، گامی حیاتی در فرایند تحلیل مضمون است.
2. کدگذاری، مرحله دوم در تحلیل مضمون است و برای سازماندهی و تفسیر دادهها بسیار مهم است. این فرایند شامل بررسی دقیق و نظاممند مجموعه دادهها است. در طول این فرایند، پژوهشگر بخشهایی از دادهها را که از نظر او جذاب، مهم و مربوط به سؤال پژوهش هستند، شناسایی کرده و برچسب میزند. کدگذاری فقط درباره طبقهبندی بخشهایی از داده نیست؛ بلکه شامل تفسیر معنی این بخشها نیز میشود. سپس از این کدها برای تشکیل توصیف اولیه الگوها و تشکیل پایه برای توسعه تمها استفاده میشود.
فرایند کدگذاری میتواند بهصورت دستی و یا با کمک نرمافزار انجام شود که امروزه شکل دوم بیشتر مرسوم است. بدون توجه به روش، در این مرحله هدف شکستن دادهها و چیدمان آنها در دستهبندیهایی است که مقایسه بین آنها در یک دسته را تسهیل میکند و در توسعه مفاهیم نظری کمک میکند. کدگذاری نیازمند این است که پژوهشگر تصمیمات درستی بگیرد در مورد اینکه چه کدهایی به دادهها اعمال میشوند. این تصمیمات توسط اینکه آیا کد غنای کیفی پدیده را در برمیگیرد، هدایت میشوند. این مرحله تکراری و رفتوبرگشتی است زیرا کدها ممکن است تصفیه یا رد شوند و کدهای جدید ممکن است در طی فرایند کدگذاری دوباره توسعه یابند. در اصل، کدگذاری پیوند محوری بین جمعآوری دادهها و توسعه توضیحی برای پاسخ دادن به سؤال پژوهش است و یک مرحله سختگیرانه و مهم در تحلیل مضمون محسوب میشود.
3. تولید تمها و مضمونها گام مهمی در تحلیل مضمون است که شامل بررسی کدها و در نظر گرفتن این است که چگونه میتوانند به شکل تمها ترکیب شوند. این گام درباره شناسایی الگوهای معنادار قابلتوجه و سازماندهی آنها در چهارچوبی هماهنگ و معنادار است.
این گام با جمعآوری تمام کدها و تمام بخشهای مربوط به هر کد آغاز میشود. سپس پژوهشگر شروع به تجزیهوتحلیل این کدها میکند و در نظر میگیرد که چگونه کدهای مختلف میتوانند به شکل یک تم فراگیر ترکیب شوند. این شامل مرتبسازی کدهای مختلف به تمهای بالقوه و جمعآوری تمام دادههای مربوط به هرکدام است. سپس پژوهشگر این تمهای بالقوه را مرور میکند، البته با در نظر گرفتن اهمیت آنها و اینکه آیا آنها یک الگوی هماهنگ را شکل میدهند. در صورت لزوم، پژوهشگر میتواند تمها را به زیرتمهای کوچکتر تقسیم کند. این فرایند تکراری است و شامل رفتوبرگشت بین مجموعه داده کامل، بخشهای کدگذاری شده و تمهای ساختهشده است.
هدف از این گام این است که با مجموعهای از کدهایی که هماهنگ و سازگار هستند تمها را بسازیم. هر تم باید جنبه متفاوتی از داستان در مورد دادهها را بگوید. تمها باید قادر باشند پیچیدگی دادهها را ضبط کنند و با موفقیت به سؤال پژوهش پاسخ دهند. در اصل، تولید تمها درباره درک دادهها با شناسایی الگوها و ایجاد یک روایت است که دادهها را بهطور معنادار توصیف میکند.
4. بازبینی تمها مرحله چهارم در تحلیل مضمون است. این فرایند شامل بررسی تمها در برابر مجموعه دادهها برای اطمینان از نمایش و نمایندگی دقیق آنها از دادهها است. این مرحله برای اطمینان از اعتبار و قابلیت اعتماد تحلیل ضروری است.
فرایند با خواندن تمام کدها و بخشهای جمعآوریشده برای هر تم و در نظر گرفتن اینکه آیا آنها یک الگوی هماهنگ تشکیل میدهند یا خیر، آغاز میشود. اگر بخشها و کدهای کنار هم گذاشتهشده، الگوی هماهنگی تشکیل ندهند، یا اختلاف زیادی میان کدهای تشکیلدهنده یک تم وجود داشته باشد، ممکن است حاکی از این باشد که تم معتبر نیست و نیاز به بازبینی دارد. در این مرحله، پژوهشگر ممکن است تصمیم بگیرد تم را به تمهای جداگانه تقسیم کند، آن را با تم دیگری ترکیب کند، یا کلاً آن را رد کند. این فرایند تکراری است و شامل بازدید دوباره و چندباره از دادهها است.
پژوهشگر همچنین تمها را در برابر کل مجموعه دادهها بررسی میکند تا ببیند آیا آنها بهطور دقیق منعکسکننده معانی آشکار در مجموعه دادهها هستند. این ممکن است شامل کدگذاری مجدد دادهها در صورت لزوم باشد. در اصل، بازبینی تمها برای اطمینان از این است که تمها نمایانگر دقیق الگوهایی از دادهها باشند و داستان جذابی در مورد دادهها را بیان کنند. این یک فرایند سختگیرانه است که اطمینان از صحت یافتههای پژوهش را فراهم میکند.
5. تعریف و نامگذاری تمها پنجمین گام در تحلیل مضمون است. این گام شامل اصلاح هر تم و بررسی این است که تم نمایانگر چه الگویی است. این گام درباره شناسایی «داستانی» است که هر تم میگوید و اینکه چگونه به داستان کلی در مورد دادهها پیوند میخورد.
در این گام، پژوهشگر جزئیات هر تم را کار میکند، داستان کلی را در هر تم ثبت میکند و تعیین میکند که هر تم چه جنبهای از دادهها را نمایندگی میکند. پژوهشگر همچنین محدوده و تمرکز هر تم را در نظر میگیرد و ممکن است زیرتمهایی درون هر تم اصلی شناسایی کند. سپس پژوهشگر به هر تم نام میدهد. نام نهتنها باید فوراً به خواننده حسی از آنچه تم در مورد آن است، بدهد، بلکه باید بهاندازه کافی پیچیده و ظریف باشد تا غنا و عمق تم را منتقل کند. این گام کمک میکند تا اطمینان حاصل شود که تمها فقط برچسب نیستند، بلکه عمق و غنا دارند. این گام درباره اطمینان از این است که تمها میتوانند داستانی پیچیده، ظریف و غنی از دادهها را بگویند.
در اصل، تعریف و نامگذاری تمها درباره تبدیل تمها از کدها یا خوشههای کد به یک روایت تحلیلی است که بهطور مؤثر دادهها را نمایندگی میکند و به سؤال پژوهش پاسخ میدهد.
6. نگارش، مرحله نهایی در تحلیل مضمون است. این مرحله شامل بافتن داستان تحلیلی از بخشهای مختلف داده، تمها و کدها و قرار دادن تحلیل در ارتباط با ادبیات و چهارچوب نظری موجود است. این گام به دنبال ارائه یک روایت جذاب از داستانی است که دادهها میگویند.
پژوهشگر با سازماندهی تمها به یک روش منطقی و معنیدار شروع میکند. این کار میتواند بهصورت زمانی، بر اساس اهمیت، یا هر ساختار دیگری باشد که برای دادهها منطقی است. سپس پژوهشگر یک تحلیل دقیق برای هر تم مینویسد، با به کار بردن بخشهایی از داده برای نشان دادن تمها. نگارش باید فراتر از توصیف برود و هدف آن ارائه تفسیری از دادهها است. پژوهشگر باید سعی کند اهمیت و پیامدهای تحلیل را نشان دهد. پژوهشگر همچنین باید یک عنوان و خلاصه مختصر و معنیدار و مقدمهای که اهداف و استدلال برای مطالعه را مشخص میکند، ارائه دهد. بخش روش نیز باید یک حساب واضح و دقیق از چگونگی انجام تحلیل را ارائه دهد.
در اصل، نگارش برآیند تمام مراحل قبلی است. این گام به دنبال روایت داستان دادهها به روشی است که جذاب و بینشآمیز باشد و به درک ما از جهان کمک میکند.
مزایای فرایند شش مرحلهای براون و کلارک
- جامع بودن: این رویکرد یکی از جامعترین روشهای انجام تحلیل مضمون است. این روش یک راهنمای واضح و گامبهگام برای تحلیل مضمون ارائه میدهد.
- انعطافپذیری: این روش انعطافپذیر است و میتواند با بسیاری از انواع پژوهشهای مختلف سازگار شود.
- جلوگیری از تعیین مصادیق: پیروی از این روش میتواند به پژوهشگران کمک کند تا در فرمولهکردن تحلیل خود، از تعیین مصادیق از قبل خودداری کنند. در این روش، کدها و تمها از دادههای موجود ساخته میشوند ولی در برخی دیگر از روشهای تحلیل مضمون، یک کدبوک حاوی کدهایی مشخص و محدود در اختیار پژوهشگر قرار میگیرد که تمام دادهها را فقط با آنها کدگذاری و دستهبندی کند.
معایب فرایند شش مرحلهای براون و کلارک
- ظهور زوایای شخصی: فرایند کدگذاری و توسعه تمها با توجه به فرایند براون و کلارک، ممکن است تحت تأثیر دیدگاهها و تعصبات پژوهشگر قرار گیرد که میتواند به تفسیرهای مختلفی منجر شود.
- عدم وضوح: برخی پژوهشگران متوجه شدهاند که مراحل روش براون و کلارک بهاندازه کافی واضح نیستند و میتواند منجر به سردرگمی و تفسیر اشتباه شود.
- تأکید زیاد بر کدگذاری: برخی از منتقدان معتقدند که این روش بیش از حد بر کدگذاری تأکید میکند که ممکن است منجر به درک متفاوتی از دادهها شود.
- زمانبر بودن: این فرایند میتواند زمانبر باشد، بهخصوص برای مجموعه دادههای بزرگ؛ زیرا هر مرحله نیاز به تأمل دقیق و تکرار چندگانه دارد.
نتیجهگیری
فرایند شش مرحلهای براون و کلارک برای تحلیل مضمون چارچوبی قوی و انعطافپذیر برای تفسیر مجموعه دادههای پیچیده توسط پژوهشگران را فراهم میکند. این روش امکان بررسی جامع تمها و الگوها را ممکن میسازد که منجر به درک عمیقتری از موضوع میشود. تأکید این روش بر فرایند بازتابی و رفتوبرگشتهای چندباره آن به ما این امکان را میدهد که از تحلیل دقیق دادههای خود اطمینان بیشتری داشته باشیم. در پایان مهم است توجه داشته باشید که اثربخشی این روش میتواند به مهارت و آشنایی پژوهشگر با روش بستگی داشته باشد. همچنین بسیار حیاتی است که بهطور دقیق روی انتخابها و تفسیرهای خودتان نگاهی نقادانه داشته باشید تا از سوگیری جلوگیری کنید. در نهایت به یاد داشته باشید، هیچ روشی کامل نیست و بهترین رویکرد بستگی به سؤال پژوهش و زمینه پژوهش دارد. مهم است که این محدودیتها را هنگام برنامهریزی برای استفاده از فرایند شش مرحلهای تحلیل مضمون براون و کلارک نیز در نظر بگیرید.
منابع
Caulfield, J. (2019). How to Do Thematic Analysis | Step-by-Step Guide & Examples. Retrieved September 6, 2019, from: https://www.scribbr.com/methodology/thematic-analysis
Byrne, D. (2022). A worked example of Braun and Clarke’s approach to reflexive thematic analysis. Quality & quantity, 56(3), 1391-1412.
Saunders, C. H., Sierpe, A., von Plessen, C., Kennedy, A. M., Leviton, L. C., Bernstein, S. L., … & Leyenaar, J. K. (2023). Practical thematic analysis: a guide for multidisciplinary health services research teams engaging in qualitative analysis. bmj, 381.
Braun, V., & Clarke, V. (2006). Using thematic analysis in psychology. Qualitative research in psychology, 3(2), 77-101.
Hole, L. (2023). Handle with care; considerations of Braun and Clarke’s approach to thematic analysis. Qualitative Research Journal.
Clarke, V., & Braun, V. (2013). Teaching thematic analysis: Overcoming challenges and developing strategies for effective learning. The psychologist, 26(2), 120-123.