نویسنده: علی رجبزاده
مقدمه
در جهان پیچیده امروز، درک عمیق پدیدهها و رویدادها نیازمند رویکردی چندوجهی است. این مسئله بهویژه در روابط بینالملل مشهود است؛ جایی که دولتها بهعنوان بازیگران اصلی به شمار میآیند، اما عوامل دیگری نظیر سازمانهای بینالمللی، نهادهای غیردولتی و حتی افراد نیز نقش مهمی در شکلگیری و تحول این روابط ایفا میکنند. از این رو، تحلیلگران برای فهم بهتر پیچیدگیهای این حوزه، ناگزیرند پدیدههای بینالمللی را در سطحهای مختلف بررسی کنند. توجه سطح تحلیل1، از سطح فردی تا نظام بینالملل، به پژوهشگران کمک میکند تا زاویهای مناسب برای تحلیل انتخاب کرده و از نتیجهگیریهای نادرست پرهیز کنند. در واقع، سطح تحلیل مفهومی روششناختی است که محدود به روابط بینالملل نبوده و در سایر علوم نیز کاربرد دارد. در این نوشتار ضمن معرفی سه سطح تحلیل فردی2، دولتی3 و نظام بینالملل4، تفاوت میان آنها روشن خواهد شد.
توضیح سطح تحلیل در روابط بینالملل با یک مثال
برای روشنتر شدن مفهوم سطوح تحلیل، میتوان از استعاره جنگل برای سادهسازی استفاده کرد. از فاصله دور، جنگل بهعنوان یک توده وسیع و سبز دیده میشود که نماد نظام بینالملل است و اقلیم آن بر گونههای جانوری جنگل تاثیر میگذارد. وقتی نزدیکتر میشویم، جزئیاتی نظیر درختان و حیوانات آشکار میشوند که میتوان آنها را نمایانگر دولتها و تعاملات بیندولتی دانست. در نهایت، با رسیدن به سطح زمین، اجزای ریزتری همچون حشرات و گیاهان کوچک نمایان میشوند که نماد سطح فردی و خرد هستند. این استعاره به خوبی بیان میکند که هر سطح از تحلیل، به پژوهشگران امکان شناخت دقیقتر و جامعتر از روابط بینالمللی را فراهم میکند.
چرا تحلیلهای گوناگونی از یک رویداد واحد وجود دارد؟
با در نظر گرفتن سطوح مختلف تحلیل، میتوان فهمید که چرا یک رویداد بینالمللی از زوایای گوناگون تحلیل میشود. هر سطح تحلیل دیدگاه خاص خود را ارائه میدهد؛ رویدادی ممکن است از منظر کنش دولتها، سازمانهای بینالمللی یا حتی گروههای داخلی بهطور متفاوتی تفسیر شود، اما تمامی این دیدگاهها میتوانند معتبر باشند. این چندگانگی تحلیل تنها به روابط بینالملل محدود نمیشود، بلکه در سایر علوم نیز نقش مهمی دارد. برای مثال، در فیزیک کوانتومی، قوانین فیزیک کلاسیک در مقیاسهای میکروسکوپی کارایی ندارند و تحلیل ذرات تنها با مفاهیمی چون اصل عدم قطعیت امکانپذیر است. همچنین در زیستشناسی، توجه به سطوح مختلف مانند اکوسیستمها یا ژنومها منجر به فهم عمیقتری از فرآیندهای زیستی شده است. این رویکرد چندسطحی در روابط بینالملل نیز به تحلیلگران امکان میدهد تا ابعاد مختلف مسائل را درک کنند.
سطوح تحلیل در روابط بینالملل
برای دستیابی به تحلیلهای دقیق در روابط بینالملل، تمایز سطوح تحلیل امری ضروری است. هر سطح، ویژگیها و بازیگران خاص خود را دارد که نیازمند روشها و استدلالهای متفاوتی است. برای مثال، نظرسنجی از مردم یک کشور درباره یک اقدام نظامی، نمیتواند تصمیمات دولتی را بهطور کامل تبیین کند، چرا که تصمیمگیریهای دولتی بر پایه معیارهایی متفاوت انجام میشود. کنت والتز5، در کتاب «انسان، دولت و جنگ»، نخستین بار مفهوم سطوح تحلیل را بهطور نظاممند معرفی کرد. او سه سطح تحلیل اصلی را برای درک علل وقوع جنگ مطرح کرد:
سطح فردی: از آنجا که انسان ذاتاً گرایش به خشونت دارد، درگیر جنگ میشود.
سطح دولت: ساختار داخلی هر دولت میتواند بر تصمیمات جنگی آن تأثیر بگذارد.
سطح نظام بینالملل: در این سطح، ماهیت آنارشیک نظام بینالملل دولتها را به سمت خودیاری و در نهایت جنگ سوق میدهد.
دیوید سینگر6 نیز به تمایز بین سطح کلان (نظام بینالملل) و سطح خرد (دولتها) اشاره کرد. از دیدگاه او، هیچ سطح تحلیلی نسبت به دیگری برتری ندارد و پژوهشگر است که با انتخاب زاویه دید مناسب، به تحلیل دقیقتری دست مییابد.
سه سطح تحلیل به همراه سوالات تحقیق مرتبط
۱- سطح تحلیل فردی: در این سطح، پژوهشگران بر ویژگیهای شخصیتی، باورها و تصمیمات افراد اثرگذار در روابط بینالملل تمرکز دارند؛ افرادی از جمله رهبران سیاسی و دیپلماتها.
سوال تحقیق:
الف- تصمیمات رهبران: چگونه جان.اف کندی باعث شد بحران موشکی کوبا به یک جنگ هستهای تبدیل نشود؟
ب- دیپلماسی شخصی: چگونه گورباچف باعث شد جنگ سرد به پایان برسد؟
۲- سطح تحلیل دولتی: در این سطح، پژوهشگران توجه خود را به دولت-ملتها به عنوان بازیگران اصلی نظام بینالملل معطوف میکنند و در هر رویداد مهم، به دنبال رد پای دولتها هستند. از متغیرهای مهم این سطح تحلیل میتوان به سیاست داخلی، عوامل اقتصادی، فرهنگ و تغییر قدرت سیاسی اشاره کرد.
سوال تحقیق:
الف- چگونه نهادهای دموکراتیک در هندوستان بر سیاست خارجی این کشور تاثیر میگذارند؟
ب- کارخانههای آمریکایی چگونه بر سیاست حمایتگرایی این کشور تاثیر میگذارند؟
۳- سطح تحلیل جهانی یا سیستمی: در این سطح، تمرکز پژوهشگران بر تعاملات و ارتباطات میان دولتها در نظام بینالملل است. نهادهای بینالمللی و منطقهای از جمله سازمان ملل یا ناتو و آسهآن، پویایی قدرت و قطبش نظام بینالملل (دو قطبی، تک قطبی یا چند قطبی)، هنجارهای جهانی (حقوق بشر) و جهانی شدن همواره مورد توجه این گروه از پژوهشگران هستند.
سوال تحقیق:
الف- موازنه قدرت چگونه باعث شد ساختار نظام بینالملل در دوران جنگ سرد دو قطبی باشد؟
ب- چگونه عدم وجود یک اقتدار مرکزی در نظام بینالملل منجر به خودیاری دولتها میشود؟
هیچ یک از سطوح تحلیل نسبت به دیگری برتری ندارند، محققان با انتخاب سطوح تحلیل متفاوت، زاویههای متفاوتی را برای نگاه به سوال تحقیق انتخاب میکنند و به همین دلیل، هر کس به گونهای متفاوت وقایع را مشاهده و بر اساس آن تفسیر میکند.
تحلیل علل وقوع جنگ جهانی دوم در سطوح تحلیل گوناگون
سطح فردی: پژوهشهایی که به شخصیتهای کلیدی نظیر هیتلر و موسولینی پرداختهاند، بر این باورند که تصمیمات و اقدامات این افراد، عامل تسریعکننده جنگ بوده است. احتمال میرود که حضور افراد دیگر در قدرت، نتایجی متفاوت رقم میزد.
سطح دولت: فشارهای اقتصادی ناشی از معاهده ورسای و وضعیت نابسامان داخلی آلمان و ایتالیا، از دلایل کلیدی وقوع جنگ بودند.
سطح سیستمی: تحلیل در سطح نظام بینالملل، به برهم خوردن موازنه قدرت و ناکامی جامعه ملل در حفظ صلح بهعنوان عوامل کلیدی وقوع جنگ جهانی دوم اشاره دارد و اگر هر رهبر سیاسی دیگری هم به جای هیتلر وجود داشت، جنگ اجتناب ناپذیر بود.
سطوح تحلیل | مصداق |
فردی | عملکرد فرد، ویژگیهای شخصیتی، نگرش، احساسات |
دولت | استراتژیهای دولت، سیاستهای دولت، رهبری دولت، سازماندهی دولت |
نظام بینالملل | پویاییهای سیستمی، ساختار نظام بینالملل، قطبیت در نظام بینالملل، آنارشی، هژمونی |
جمعبندی
درک پدیدههای پیچیده و چندلایه در روابط بینالملل مستلزم بهرهگیری از رویکردی چندسطحی است. هر سطح تحلیل، از سطح فردی گرفته تا سطح دولت و نظام بینالملل، زوایای متفاوتی از واقعیتها و روابط موجود میان بازیگران بینالمللی را روشن میسازد. این تفکیک سطوح به پژوهشگران امکان میدهد تا با نگاهی دقیقتر به بررسی مسائل جهانی بپردازند و از نتایج گمراهکننده یا سطحی پرهیز کنند. سطح تحلیل، منحصر به روابط بینالملل نیست و در تمام رشتهها موضوعیت دارد
منابع برای مطالعه بیشتر
Owen Temby (2015) What are levels of analysis and what do they contribute to international relations theory?, Cambridge Review of International Affairs, 28:4, 721-742,
Waltz, K. N. (1959). Man, the state, and war : a theoretical analysis. Columbia University Press.
Singer, J. D. (1961). The Level-of-Analysis problem in international relations. World Politics, 14(1), 77–92. https://doi.org/10.2307/2009557
.
پاورقی