نویسنده: مهرناز رزاقی

مقدمه
در سال ۲۰۱۴، آلیس گافمن (Alice Goffman)، کتاب تحتتعقیب: زندگی در فرار در یک شهر آمریکایی را منتشر کرد که گزارشی قومنگارانه از کار میدانی خود درمورد تأثیر پلیس بر زندگی مردان جوان سیاهپوست در شمال شرقی فیلادلفیا بود. این کتاب، توضیحی از رونق زندان و شیوههای پنهان پلیس و قدرت نظارتی آن ارائه میکند. او درصدد بود تا معنا و احساس تحتتعقیببودن را در جایی که افراد دیگری نیز متواریاند، درک کند. گافمن با زندگی در محلۀ مورد مطالعه و برقراری ارتباط نزدیک با ساکنان آن، توانست تصویری قابلتوجه و عمیق از پیچیدگیها و چالشهای زندگی در حاشیۀ جامعۀ آمریکا ارائه دهد. این موضوع به پرسشهای گستردهای منجر شد؛ ازجمله اینکه نرخ بالای زندانیشدن و حضور برجستۀ پلیس در خیابانها چگونه بر تمام محله تأثیر میگذارد؟ وقتی نظام عدالت کیفری آمریکا، شاخکهای نظارتی خود را در بخشهای مختلف زندگی روزمره جامعه فعال کرده، چه اتفاقی میافتد؟ نظارت بر زندگی روزمرۀ افراد بهدلیل رنگ پوست یا قومیت آنها چه پیامدهایی برای همۀ جامعه خواهد داشت؟
هنر فرارکردن
ارزش ماندگار کتاب گافمن، توصیف معنای «هنرِ فرار» است، نهتنها برای پلیس و افرادی که در تعقیباند، بلکه برای بافت جامعۀ خیابان ششم. بازی موشوگربۀ پلیس و ساکنان، تمام جامعه را به «بازی» میکشاند؛ خواه مرتکب جنایت باشند یا تنها در همسایگی خلافکاران زندگی کرده باشند. یورشهای خشونتآمیز پلیس، (بهناچار) «افراد پاک» را نیز به شبکۀ قانونشکنیهای افراطی میکشاند؛ همان افرادی که تمام تلاش خود را جهت دوری از سیستم قضایی و پلیس به کار میبرند و تا حد امکان، از آدمهایی که در دام نظام قضایی افتادهاند، دوری میگزینند؛ اما درنهایت، بهگونهای مجبور به تعامل با دوستان خود هستند؛ چونکه ردّپای پلیس، تقریباً بر تمام محله سایه افکندهاست. از این گذشته، افراد پاکْ دوستان، خواهران و برادران، والدین، فرزندان و همکلاسیهای افراد تحتتعقیباند. در کتاب گافمن، پلیس درحال جنگی تمامعیار با ساکنان خیابان ششم است؛ افراد بازداشتشده را مورد ضربوشتم قرار میدهد؛ از مظنونان میدزدد؛ خانهها را در هنگام اجرای حکم به هم میریزد؛ و حتی از نظارت استفاده میکند تا اعضای خانواده را علیه یکدیگر تحریک کند. گافمن، پژوهش خود را فراتر از خلافکاران فعال جامعه بسط میدهد. او هنگامی که بررسی خانهبهخانه در خیابان ششم را انجام داد، متوجه میشود که حدود نیمی از مردان آنجا با حکم قضایی طی یک دورۀ سهساله تحتتعقیب بودهاند.
چالشهای پژوهش
در انجام این پژوهش، او با چالشهای احساسی چون دوستداشتن و همدلی با افرادی که با آنها زندگی میکند، دستوپنجه نرم کردهاست؛ درحالیکه همزمان درصدد است تا موضوع «رها از ارزشبودن» [1] یک پژوهشگر علوم اجتماعی را حفظ کند. امری که بر او همانند بسیاری دیگر از قومنگاران برجسته هویدا میشود، این است که فاصلهگرفتن ابداً ممکن نیست، زیرا او با آنچه میتوان «معضلِ قومنگار» در نظر گرفت، مواجه میشود. در یک معنا، اگر بخواهید با سوژههای خود همدلی کنید، بدون در نظرگرفتن ضعفهای شخصی، آنها را بهعنوان انسان ستایش خواهید کرد. بسیاری از منتقدان گافمن، بر این نکته تأکید میکنند که درگیریهای عاطفی و روانی او با سوژههای پژوهش باعث شده تا دادهها و نتایج پژوهشهای او «علمی» نباشد و برخی دیگر بر اصل «بیطرفی» اشاره کرده و برداشتهای گافمن را سوگیرانه میدانند.
روش
تحتتعقیب یک قومنگاری جدید است؛ اما قومنگاری دانشگاهی متعارف با ارجاع به قومنگاران کلاسیک نیست. این کتاب در سنتی نوشته شده که بر داستانگویی تأکید دارد تا مخاطبان را درگیر کند. نقطهقوت چنین کتابهایی در تکنیکهای علمی، جدول زمانی دقیق و مواردی از این قبیل نیست؛ بلکه ایجاد همدردی درمورد پدیدههای واقعی است. از بسیاری جهات، گافمن دقیقاً همان چیزی را انجام میدهد که از یک پژوهش جدی قومنگاری انتظار میرود. او مطالب خود را براساس الگوها سازماندهی میکند، نه برحسب متغیرها؛ و بیوقفه تفاوتها را دنبال میکند. قومنگاری گافمن هم داستان است و هم یک کار علمی. درنتیجه، نحوۀ ارائۀ آن بسیار مهم است. برای متقاعدکردن مخاطبان، بخش کوچکی به ویژگیهای زیباییشناختی متکی است. او نمیتواند اعداد را آنطور که پژوهشگران کمی و آماری میتوانند، ارائه کند. و جای تعجب نیست که قومنگاران معمولاً زمان زیادی را صرف صیقلدادن هنر خود میکنند. از دیدگاه انسانگرایانه، تحتتعقیب شامل چند داستان واقعی است که بیشتر بهصورت اولشخص و بهخاطر صداقت بیان شدهاند. باتوجهبه جزئیات زیاد کتاب، نمیتوان شک کرد که نویسنده در بسیاری از صحنههایی که توصیف میکند، حضور داشته و بهطور عمیق درگیر بودهاست.
بهعنوان یک داستان، تحتتعقیب بر منطق «کشف» استوار است، نه امر «تأیید» (اگرچه این دو در داستانها درهمتنیده شدهاند). این منطقی است که از غافلگیری و کنجکاوی بهجای حدسوگمان استفاده میکند. قومنگاری بهجای اینکه بهدنبال تعمیم باشد، به جزئیات دقیق برای دستیابی به بینش عمیق در فرایندهای اجتماعی و زمینهسازی رفتار متکی است. شگفتی در چیزی است که ارائه میشود؛ اما بهصورت دقیق، نقطهبهنقطه و مثال پساز مثال.

جمعبندی
کتاب تحتتعقیب یک اثر برجسته در حوزۀ جامعهشناسی است که به واقعیتهای زندگی افراد تحتتعقیب در یکی از شهرهای آمریکایی میپردازد. این کتاب حاصل چند سال پژوهش میدانی عمیق در یکی از محلات فقیرنشین و جرمخیز فیلادلفیا است و به بررسی زندگی روزمره افرادی میپردازد که درگیر چرخۀ بیپایان فرار از پلیس، دستگیری، زندان و نظارت هستند. این کتاب، بازنمایی چالشبرانگیزی از اخلاق پژوهشی ایجاد کرد و بحثهای شدیدی را در محافل دانشگاهی برانگیخت. طرفداران گافمن استدلال میکنند که «قومنگاری پنهان» [2] یک چارچوب کاملاً تثبیتشده برای انجام پژوهش است. آنها مدعیاند که با خبرندادن به پلیس، آلیس گافمن موضوع رازداری سوژههای مورد نظر را حفظ کردهاست؛ اما منتقدان بر این عقیدهاند که بهدلیل ارتباطنداشتن با پلیس، او «شریکِ جرم» است و باید با مجازات روبهرو شود. پرسش کلیدی که گریبانگیر علوم اجتماعی شده، این است که «چقدر میتوانیم از سوژههای خود برای منافع شخصی خودمان بهرهبرداری کنیم؟» پژوهشهای گافمن پرسشهای جالبی را مطرح میکند که ریشههای پژوهشهای علوم اجتماعی را چه بهلحاظ کیفی و چه کمی، نشان میدهد.
پاورقی
[1] Value Free
[2] Hidden Ethnography
منابع
Anteby, M. (2008). Moral gray zones: Side productions, identity, and regulation in an aeronautic plant. Princeton University Press.
Brettell, C. (1996). When they read what we write: The politics of ethnography. NY: Praeger.
Fassin, D. (2013). Enforcing order: An ethnography of urban policing. Polity.
Goffman, A. (2014). On the run: Fugitive life in an American city. University of Chicago Press.
Kotlowitz, A. (2013). Deep Cover: Alice Goffman’s ‘On the Run’. From: https://www.nytimes.com/2014/06/29/books/review/alice-goffmans-on-the-run.html
Lewis Kraus, G. (2016). The Trials of Alice Goffman. From: https://www.nytimes.com/2016/01/17/magazine/the-trials-of-alice-goffman.html