از مصاحبه تا متن: بررسی تأثیر تأیید مصاحبهشونده بر دقت و اصالت پژوهشهای کیفی
نویسنده: میلاد عارف

مقدمه
انجام مصاحبه و تحلیل آن، یکی از بخشهای مهم در برخی از پژوهشهای کیفی است. آیا تاکنون به این مسئله فکر کردهاید که بررسی پیادهسازی مصاحبه توسط خود مصاحبهشونده، میتواند چه تأثیری بر نتیجۀ پژوهش داشته باشد؟ اگر آن فرد بخشی از متن مصاحبۀ خود را اصلاح کند، باید آن را اعمال کرد یا خیر؟ اگر اذعان کند که منظور متفاوتی نسبت به آنچه در متن مصاحبه آمدهْ داشتهاست، چه باید کرد؟ چه ملاحظههای اخلاقی را باید در شیوۀ پیادهسازی مصاحبه و ارسال آن برای مصاحبهشونده لحاظ کرد؟ ایریت مروجفی در مقالۀ خود بهدنبال پاسخی برای این پرسش است که چگونه مشارکت افراد در بررسی متن مصاحبهشان میتواند بهطور قابلتوجهی بر درستی و یکپارچگی مطالعات کیفی تأثیر بگذارد. هدف از این بررسی، درک بهتر از تأثیر بازخوردگیری از مصاحبهشونده نسبت به مسیر یافتههای پژوهش و ملاحظات اخلاقی است.
انواع پیادهسازی مصاحبه
در پیادهسازی مصاحبۀ شفاهی، مسائل مختلفی میتواند ذهن ما را درگیر کند؛ آیا باید به زبان بدن و حالت صدای مصاحبهشونده در متن اشاره کنیم؟ به اشتباههای دستوری، سکوتها و واژگان عامیانه چطور؟ درواقع، پژوهشگران براساس همین موارد، پیادهسازی مصاحبه را به دو روش کلی تقسیم نمودهاند: روش طبیعیسازیشده (Naturalized) و روش غیرطبیعیسازیشده (Denaturalized). بیشتر پژوهشگران تلفیقی از این دو را به کار میبرند، اما تفاوت این دو روش چیست؟
1. روش طبیعیسازی
این روش بهصورت مفصل و کمترفیلترشده، تمام جزئیات گفتوگو ازجمله وقفهها، خندهها، مِنمِنکردنها، اصوات غیرارادی، حرکات و زبان بدن را ثبت میکند.
۲. روش غیرطبیعیسازی
این روش روانتر عمل میکند و «دادههای شستهورفته» (Laundered data) را ارائه میدهد. بهگونهایکه ویژگیهای ظریف فرهنگی- اجتماعی یا اطلاعاتی را که میتواند بر نتیجۀ پژوهش اثر بگذارد، حذف میکند؛ اما ماهیت و معنای گفتوگو را دقیق ثبت میکند. اگرچه این روش از برخی جزئیات مانند لهجه، صداهای غیرارادی و زبان بدن افراد در مصاحبه چشمپوشی میکند، بااینحال، انسجام بیشتری دارد. نویسندۀ مقالهْ این روش پیادهسازی را برای ثبت مصاحبهها در پژوهش خود به کار بردهاست.
دشواریهای پیادهسازی مصاحبه
پنج عامل بر کیفیت پیادهسازی اثرگذار است: پژوهشگر، مصاحبهکننده، پیادهکنندۀ مصاحبه، مصاحبهشونده و تجهیزات و مکان مصاحبه. اگر هرکدام از این عوامل، همسو با فضای پژوهش نباشد، میتواند در کیفیت پیادهسازی و درنهایت، بر اعتبار کل پژوهش اثر منفی بگذارد. بهعنوان مثال، اگر سه مورد اول (پژوهشگر، مصاحبهکننده، پیادهکننده) هرکدام شخصی مجزا باشد و یک یا چند نفر از آنها درک درستی از مسیر و هدف پژوهش نداشته باشد، ممکن است با سوگیریها و پیشفرضهای خود به یافتههای پژوهش آسیب بزند. به همین خاطر، بسیاری از پژوهشگران در پژوهشهای دارای مصاحبه، دو یا سه نقش از موارد یاد شده را به یک نفر میسپارند. ایریت جفی هم تصمیم گرفت تا خودش هم بهعنوان مصاحبهکننده و هم پیادهکنندۀ مصاحبه، پژوهش را پیش ببرد تا از خطاهای احتمالی کاسته شود. همچنین، در برخی پژوهشها از فرد مصاحبهشونده خواسته شد تا کار پیادهسازی مصاحبه را خودش انجام دهد که خلاف پیشفرض اولیۀ پژوهشگران، این روشْ تأثیر مثبتی بر اصالت پژوهش نداشتهاست. درواقع، وقتی از خود فرد خواسته میشود تا متن مصاحبهاش را بنویسد، در بیشتر مواقع، برای ارتقای کیفیت اظهارات خود، در اصل گفتههای پیشینش، تغییر ایجاد میکند و این مسئله ممکن است به اعتبار پژوهش آسیب برساند.
چه کسانی و با چه روشی مورد پژوهش قرار گرفتند؟
مصاحبههای این مقاله شامل مصاحبه با ۱۶ زن تحصیلکرده در تخصصهای گوناگون بودهاست. این مصاحبهها با روش غیرطبیعیسازی و با تمرکز بر اصل محتوا به جای جزئیات گفتوگو، پیادهسازی شد. متن مصاحبهها حدود یک سال بعد، برای اعتبارسنجی، توضیح یا افزودن محتوا برای افرادی که مورد مصاحبه قرار گرفته بودند، ارسال شد. سپس بازخوردهای آنان بهلحاظ مضمونهای مربوط به تأیید، دقت، اصلاحات، شرمساری، زبان گفتاری در برابر نوشتاری، اخلاق و تأمل، تحلیل شد. همانطور که پیشتر اشاره شد، ایریت جفی هر سه نقش پژوهشگر، مصاحبهگر و پیادهکنندۀ مصاحبه را ایفا کرد. یافتهها نشان داد که بازبینی شرکتکنندگان به اعتبارسنجی هرچه بهتر و ملاحظههای اخلاقی پژوهش کمک کردهاست. بااینحال، پاسخندادن بیشتر شرکتکنندگان (۱۱ نفر)، تغییر دادهها توسط مصاحبهشوندگان و شرمساری از پیادهسازیها، ازجمله عیبهای اساسی ارسال متن برای مصاحبهشونده بود. واکنشها نشان داد که افراد پساز خواندن آنچه یک سال قبل در مصاحبه بیان کرده بودند، بهدلایل گوناگون، بهنوعی ناراحت یا خجالتزدهْ شده بودند؛ بهطوریکه بخشهای بزرگی از متن را اصلاح و برای پژوهشگر ارسال کرده یا گفته بودند که دیگر چنین نظری را (که در متن مصاحبه آمده) ندارند. همچنین، نویسنده بیان میکند که شاید علت مشارکتنداشتن برخی از آن ۱۱ نفر نیز، همین احساس شرمساری از دیدن متن مصاحبۀ سال گذشته خود باشد. ازاینرو، ارسال متن برای مصاحبهشوندگان مانند شمشیر دولبهای عمل میکند که ازطرفی اگرچه همسو با موازین اخلاقی پژوهش است، اما از سوی دیگر، میتواند به درستی یافتهها و همچنین، به جنبۀ اخلاقی آن، لطمه وارد کند.
نتیجهگیری
در حوزۀ پژوهش کیفی، اشتراکگذاری نسخۀ مکتوب مصاحبه با شرکتکنندگان برای تأیید، میتواند مزایا، معایب و پیامدهای متنوعی به همراه داشته باشد. این رویکرد درحالیکه دقت متن پیادهشدۀ مصاحبه را افزایش میدهد و هماهنگ با اصول اخلاقی پژوهش است، اما بدون دردسر نیست. به بیان دیگر، اعتبارسنجی و ویرایش متن مصاحبه توسط افراد هم میتواند به دقیقترشدن محتوای مورد بررسی کمک کند و هم بهعنوان کنشی اخلاقمدار در حوزۀ پژوهش تلقی میشود؛ زیرا که بدون آگاهی و تأیید افراد مشارکتکننده از سخنان آنان استفاده نمیشود. از سوی دیگر، چنین روشی میتواند به تغییر اصل محتوای مورد بررسی منجر شود و یا باعث شرمساری مشارکتکنندگان از ایرادهای خود در مصاحبه شود. این روشْ پرسشهای مهمی درمورد یکپارچگی فرآیند پژوهش به وجود میآورد. یکی از مهمترین آنها، این است که آیا فایدۀ مشارکت شرکتکنندگان در تأیید نسخۀ مکتوب مصاحبه، ارزش چالشهای احتمالی روششناختی و اخلاقی را که ایجاد میکند، دارد؟
منبع
Mero-Jaffe, I. (2011). “Is that what I said?’Interview transcript approval by participants: an aspect of ethics in qualitative research”. International journal of qualitative methods, 10(3), 231-247.
2 پاسخ
عالی بود مرسی از مطلب خوبتون
ممنون از لطف و توجه شما