مقدمه
کتاب شگردهای نگارش دانشگاهی؛ آنها میگویند/من میگویم، نوشته کتی بیرکنشتاین1 و جرالد گراف2، راهنمایی مناسب برای پژوهشگرانی است که درگیر نوشتن متن خود هستند و در این راه، دشواریهایی احساس میکنند. یکی از مهمترین بخشهای تحقیق، مرور ادبیات است که به عبارتی موضع نویسنده را نسبت به دیگر همکاران خود روشن میسازد. بنا به تجربه شخصی، در بسیاری موارد بخش مرور ادبیات پایاننامهها یا مقالاتی که در فضای دانشگاهی ایران مطالعه کردهام، شاهد بیتوجهی به پیشینه تحقیق و البته جماعات علمی بودهام. در حقیقت، هر مقاله یا اثر علمی، در ادامه یک یا مجموعهای تلاشهای علمی منتشر میشود و تلاش میکند تا درک نسبت به یک پدیده یا مسئله را روشنتر کند. در این راه، پژوهشگر باید ضمن مرور یافتههای دیگر پژوهشگرانی که در همین زمینه فعالیت کردهاند، موضع خود نسبت به آن یافتهها را روشن ساخته و دستاوردهای علمی خود را نیز یادآور شود و در حقیقت پژوهش علمی، بدون گفتوگوی میان مکتوبات علمی امکانپذیر نیست. عنوان کتاب آنها میگویند/من میگویم به خوبی این رفتوآمد علمی میان محققان را نشان داده؛ دیگران چه میگویند و من نسبت به گفته آنها، چه میگویم. مطالعه این کتاب به پیشرفت نگارش آکادمیک کمک میکند؛ به خصوص اگر در پی انتشار مقاله با استانداردهای روز دنیا باشید. این کتاب به زبان فارسی نیز ترجمه شده و قابل استفاده است.
مثل هر شطرنج باز حرفهای که باید به حرکتهای اصلی در بازی آشنا باشد، یک نویسنده هم باید به تعدادی «حرکت اصلی» در نگارش تسلط پیدا کند. چه بسیار پژوهشهای علمی که به خاطر ضعف در انتقال پیام و ارتباطات، اثری که انتظار میرفت را نگذاشتند. کتاب «دیگران میگویند/ من میگویم» ادعا میکند که نوشتههای خوب آکادمیک الگوهای مشابهی در مواجهه با مدعای دیگران و بیان حرف اصلی نویسنده(شما) دارند و همه آنها از منطق سادهای استفاده میکنند: منطق دیگران میگویند/ من میگویم (They say، I say). یک نویسنده خوب، باید قبل از آنکه قلم بردارد، با تفکر انتقادی آثار دیگران را در ذهن مرور کند. کتاب، به شما امکان شنیدن استدلالهای گوناگون را قبل از نوشتن استدلال خودتان میدهد. اساساً، هدف اصلی کتاب نیز ایجاد یک ذهنیت انتقادی در مواجهه با ادبیات تحقیق است.
اساتید متعددی نیز از دانشگاههای معتبر مانند کالیفرنیا، بوستون، پیتزبورگ و… این کتاب را توصیه کردهاند و به عنوان یکی از منابع اصلی درس نگارش آکادمیک در دانشگاههای خود آن را ارائه میکنند. این کتاب به زبانی شیوا و با تعداد زیادی الگو و مثال تلاش میکند ابزارهای نگارشی لازم برای کسانی که میخواهند به تازگی در حوزه آکادمیک نگارش کنند، ارائه میکند. برای مثال، الگوهایی برای خلاصه کردن و نقل قول کردن از دیگران (They say)، پاسخ به مدعای دیگران و متمایز کردن ادعای خود (I say) و همچنین الگوها و پیشنهادهایی برای ترکیب و قرار دادن این بخشها در این کتاب ارائه شدهاند. کتاب برای همه دانشجویان علوم اجتماعی و انسانی که قصد دارند نوشتن آکادمیک را آغاز کنند توصیه میشود.
ویژگیهای اصلی کتاب
- تسهیل مرور ادبیات؛ با ارائه قالبهایی برای بررسی گفتههای دیگران، بررسی انتقادی ادبیات موجود در هر موضوع آسانتر میشود. علاوه بر این، ایدههایی برای خلاصه کردن متون پیشنهاد شده است.
- تقویت تفکر انتقادی؛ کتاب با ارائه نقطه نظرات متعدد و متفاوت، تفکر انتقادی را در محقق تقویت میکند
- زبان ساده و گویا؛ زبان کتاب ساده، بیآلایش و کاملاً متناسب با دانشجویان علاقهمند به آموختن اصول نگارش است. میتوان به راحتی با منطق و توالی محتوای کتاب ارتباط گرفت و به سرعت مدعای اصلی هر قسمت را دریافت کرد.
- مثالها و تمرینهای متعدد؛ از ویژگیهای متمایزکننده دیگر این کتاب، وجود مثالهای متعدد برای هر قسمت از کتاب است. در هر بخش کتاب، بخشی از نوشتههای متناسب و با کیفیت که به موضوع مرتبط هستند، آورده شدهاند. همچنین در انتهای هر فصل، تعداد خوبی تمرین پیشنهادی برای تسلط بیشتر به آن بخش آورده شده است.
- قالبهای پیشنهادی؛ یکی از مهمترین ویژگیهای این کتاب، قالبهای متعددی است که برای هر قسمت ارائه شده است. نویسنده کتاب بعد از ارائه توضیحات برای هر زیربخش، تعدادی الگوی پیشنهادی مناسب را برای تمرین پیشنهاد میکند. برای مثال، نمونهای از قالبهای پیشنهادی از متن کتاب را در شکلهای زیر میتوانید ببینید:
در عین حال که ساختارها و قالبهای ارائه شده در کتاب برای برخی پژوهشگران مفید است، ممکن است خلاقیت و آزادی عمل را در رابطه با برخی سلب کند. بنابراین، این ویژگی کتاب همچو شمشیری دو لبه عمل میکند و ممکن است برای برخی مفید و برای دیگران فاقد فایده باشد. اگرچه هدف کتاب توسعه تفکر انتقادی است، ارائه قالبهای از پیش آماده برای نگارش، ممکن است با این هدف در تضاد باشد.
کاربرد کتاب در مراحل تحقیق
- در مرحله مرور ادبیات، خلاصهسازی و ترکیب نقطهنظرات دیگر پژوهشگران ضروری است و یک مرور اصیل، تنها شامل خلاصهای از یافتهها و مدعای دیگران نیست؛ پٰژوهشگر باید نسبت به دیگران موضع گرفته و با تفکر انتقادی و خلاقیت، ضمن دستهبندی پژوهشگران و یافتههاشان، قضاوتی نسبت به آنها داشته باشد و علاوهبراین، روشن کند که خودش در کجای این پازل قرار میگیرد.
- در مرحله نوشتن سوال تحقیق و فرضیه: در این مرحله، پژوهشگر وارد بخش من میگویم میشود و باید مشخص کند که تحقیق او، چه کمکی به توسعه علم و دانش در آن زمینه خاص خواهد کرد. بدین جهت، باید وارد یک مکالمه عمیق با ادبیات و متنهای موجود شد و کتاب توصیههای مفیدی در این زمینه دارد.
- جمعبندی و بحث: علاوه بر مرحله مرور ادبیات، در بخش آخر مقاله یا تحقیق نیز پژوهشگر باید در گفتوگوی من میگویم/آنها میگویند مشارکت کند. محقق در این بخش، یافتههای خودش را نسبت به ادبیات موجود تفسیر میکند و البته گاهی توصیههایی به دیگر محققان هم دارد.
پاورقی