کار کن، دعا کن، کد بزن؛ مردم‌نگاری در سیلیکون‌ولی

کتاب «کار کن، دعا کن، کد بزن» نوشته کارولین چن، با رویکردی قوم‌نگارانه به بررسی پیوند میان کار و معنویت در سیلیکون‌ولی می‌پردازد. چن پس از چهار سال پژوهش و مصاحبه با بیش از ۱۰۰ نفر از کارکنان و مدیران شرکت‌های فناوری، نشان می‌دهد که چگونه کار به‌تدریج جایگاهی مقدس یافته و شرکت‌ها با ارائه خدمات معنوی مانند مدیتیشن و یوگا، حس تعلق و هدفی جدید برای کارکنان خود ایجاد کرده‌اند. این اثر تأثیر آموزه‌های معنوی در محیط‌های کاری مدرن را برجسته می‌کند.

فهرست مطالب

زمان مطالعه: 7 دقیقه

نویسنده: علی رجب‌زاده

مقدمه

مدتی پیش با دوستی صحبت می‌کردم که به‌تازگی در یک شرکت معتبر استخدام شده بود. او از آن دسته افرادی بود که سال‌ها در جستجوی فرصت شغلی مناسبی بود و بالاخره توانست به هدفش برسد. با اشتیاق از محیط کارش تعریف می‌کرد؛ از سالن غذاخوری‌ای که روزانه انواع غذاهای لذیذ را ارائه می‌داد تا باشگاهی اختصاصی که باعث شده بود دیگر نیازی به رفت‌وآمد به باشگاه نداشته باشد. او از اتاق استراحت کارکنان، برنامه‌های ورزشی و حتی سفرهای تفریحی سالانه‌ای گفت که شرکت برای کارمندان ترتیب می‌دهد. اما در همان حال، افزود که چندان هم از این‌همه وقت‌گذراندن با همکارانش خوشحال نیست.

این وضعیت شاید برای بسیاری از ما وسوسه‌کننده باشد؛ تصاویری از شرکت‌هایی همچون گوگل که محل کار را به فضایی رؤیایی تبدیل کرده‌اند، در شبکه‌های اجتماعی فراگیر شده است. اما چرا شرکت‌ها این‌گونه خدمات رفاهی ارائه می‌دهند؟ آیا صرفاً به‌دنبال سلامت جسمی و روانی کارکنانشان هستند یا اهدافی فراتر دارند؟ 

در دوران مدرن، جایی که تکنولوژی با سرعتی سرسام‌آور در حال تحول است و جهان هر روز بیش از پیش به آن وابسته می‌شود، روابط انسانی و معنویات نیز دستخوش دگرگونی‌های عمیق شده‌اند. یکی از برجسته‌ترین کانون‌های این تغییر، سیلیکون‌ولی، مرکز نوآوری‌های جهانی و خانه بزرگ‌ترین شرکت‌های فناوری جهان است. اما آنچه کمتر به چشم می‌آید، نه پیشرفت‌های فناورانه، بلکه معنویتی است که در پس پرده فعالیت‌های روزانه کارکنان این شرکت‌ها جریان دارد. کتاب «کار کن، دعا کن، کد بزن» اثر کارولین چن به این موضوع پرداخته و نگاهی ژرف به دینی‌شدن کار در این منطقه دارد. چن، جامعه‌شناس دین، در این اثر می‌کوشد نشان دهد که چگونه کار در سیلیکون‌ولی به جایگاهی تقریباً مقدس دست یافته و زندگی کارکنان این شرکت‌ها به‌گونه‌ای شگفت‌آور با باورهای دینی درهم‌تنیده شده است.


داستان تولد کتاب

ایده نوشتن این کتاب از تجربیات روزمره کارولین چن در ارتباط با دوستان و همکارانش شکل گرفت. او مشاهده کرد که بسیاری از اطرافیانش به جلسات تراپی، یوگا و مدیتیشن می‌روند تا با کاهش استرس‌های ناشی از کار، برای روزهای پرفشار کاری آماده‌تر شوند. اما نکته جالب این بود که آنان این جلسات را نه برای حفظ آرامش یا تعادل شخصی، بلکه برای بهبود عملکرد کاری خود برگزار می‌کردند. همگی بر این باور بودند که: «برای اینکه بتوانم بهتر کار کنم، مدیتیشن می‌کنم.»

این تأثیرپذیری محقق از محیط و اطرافیان، در مردم‌نگاری هم رایج است و هم سودمند. چن که در زمینه جامعه‌شناسی دین و مهاجرت تخصص دارد، به‌تدریج متوجه وقوع تغییری عمیق شد. در گذشته، کلیساها و معابد به‌عنوان مکان‌های مقدس برای یافتن معنا و آرامش شناخته می‌شدند؛ اما در دنیای مدرن، به‌ویژه در میان کارکنان سیلیکون‌ولی، این نیاز معنوی به محیط کار و جلسات کاری منتقل شده است. این مشاهدات چن را به این پرسش واداشت که آیا سیلیکون‌ولی، این نقطه به‌ظاهر بی‌خدا، در حال تبدیل شدن به یکی از مذهبی‌ترین مکان‌های جهان نیست؟

سیلیکون‌ولی یا مرکز معنویت مدرن؟

سیلیکون‌ولی نه‌تنها خاستگاه نوآوری‌های فناورانه است، بلکه به محلی تبدیل شده که معنویت نیز به بخشی از هویت حرفه‌ای کارکنان آن بدل شده است. شرکت‌های بزرگی مانند گوگل، فیس‌بوک و اپل، علاوه بر ارائه امکانات رفاهی گسترده همچون غذاخوری‌های لوکس، باشگاه‌های ورزشی و برنامه‌های تفریحی، فعالیت‌های معنوی و روانی نظیر جلسات مدیتیشن، کلاس‌های یوگا و مشاوره‌های روان‌شناسی را نیز برای کارکنان خود فراهم می‌کنند. هدف از این خدمات تنها تأمین رفاه کارکنان نیست؛ بلکه این شرکت‌ها می‌کوشند محیط کاری ایجاد کنند که تمامی جنبه‌های زندگی افراد – از جسم و روح تا ذهن و حتی زندگی اجتماعی و خانوادگی – به کار پیوند بخورد.

کارولین چن در پژوهش خود نشان می‌دهد که این رویکرد نه‌تنها به افزایش بهره‌وری منجر می‌شود، بلکه گونه‌ای جدید از معنویت را در میان کارکنان ایجاد می‌کند. در سیلیکون‌ولی، «کار» به‌نوعی دین نوین بدل شده و شرکت‌ها با ارائه این خدمات معنوی، تلاش دارند تا احساس تعلق و هدفی عمیق‌تر را در زندگی کارکنان خود به وجود آورند. این شرکت‌ها با ایجاد فضایی که در آن کارکنان حس کنند جزئی از چیزی بزرگ‌تر و معنادارتر از زندگی روزمره‌شان هستند، انگیزه بیشتری برای کار به آنان می‌بخشند.

تصویر ۱. جلد کتاب 

نقش دین در بهره‌وری کارمندان

یکی از بخش‌های جذاب پژوهش کارولین چن، بررسی این نکته است که چگونه شرکت‌های بزرگ از آداب و رسوم معنوی و دینی برای افزایش بهره‌وری کارکنان استفاده می‌کنند. به‌عنوان مثال، گوگل سال‌هاست که جلسات مدیتیشن، تمرین‌های ذهنی و معنوی، و حتی مشاوره‌های معنوی را برای کارکنان خود برگزار می‌کند. هدف این برنامه‌ها کمک به کارمندان برای دستیابی به تمرکز بیشتر و ایجاد روحیه‌ای آرام‌تر و متعادل‌تر در محل کار است.

چن از طریق مصاحبه با کارگران و مدیران شرکت‌های بزرگ در سیلیکون‌ولی به این نتیجه رسید که بسیاری از کارکنان، به مرور زمان، معنویتی جدید را در کار خود کشف کرده‌اند. آن‌ها نه‌تنها به جلسات مدیتیشن برای کاهش استرس می‌پردازند، بلکه به این باور رسیده‌اند که کار و دستاوردهای شغلی‌شان مقدس است. چن در کتاب خود داستان‌هایی از افرادی روایت می‌کند که زندگی‌شان به‌طور کامل با کار ادغام شده است؛ نه‌تنها از جنبه‌های مادی، بلکه از نظر معنوی نیز به شرکت‌های خود وابستگی پیدا کرده‌اند.

در یکی از مصاحبه‌هایش، چن با فردی مواجه شد که کودکی دشواری داشته و از سوی هم‌کلاسی‌هایش تحقیر شده بود. اما محل کار او، با ارائه خدمات روان‌شناسی و مشاوره، کمک کرد تا او از این گذشته تلخ رهایی یابد و به‌تدریج فردی موفق و بااعتمادبه‌نفس شود. او از این تجربه به‌عنوان نوعی «رستگاری معنوی» یاد می‌کند، به‌گونه‌ای که شرکت برای او مکانی شده بود که نه‌تنها زندگی مادی، بلکه معنویت و هویت جدیدی نیز به او بخشیده است.

یاسمین احمدی نیز یکی دیگر از نمونه‌های کلیدی کتاب «کار کن، دعا کن، کد بزن» است که تأثیر برنامه‌های معنوی محیط کار بر تحول شخصیتی و حرفه‌ای کارکنان را نشان می‌دهد. او که مهندسی جوان در شرکتی به نام Euclid بود، به دلیل کم‌رویی شدید نمی‌توانست در جلسات شرکت کند و به‌سختی صحبت می‌کرد. اما پس از شرکت در برنامه‌ای به نام «خود بهترین‌ات باش» (Be Your Best Self)، که توسط سامانتا لیبرمن، مربی بودایی و مشاور اجرایی، طراحی شده بود، تغییرات چشمگیری را تجربه کرد.

برنامه «خود بهترین‌ات باش» به کارکنان کمک می‌کرد تا از طریق تمرین‌های معنوی مانند مدیتیشن، تمرکز ذهنی و خودشناسی، با بخش‌های عمیق‌تر و اصیل‌تر خودشان ارتباط برقرار کنند. یاسمین این برنامه را نقطه عطف زندگی‌اش می‌داند و بیان می‌کند که پس از آن نه‌تنها در جلسات شرکت می‌کند، بلکه رهبری تیمی را نیز بر عهده گرفته است. این تغییرات نه‌تنها برای خودش سودمند بود، بلکه بازدهی کلی شرکت را نیز بهبود بخشید.

قوم‌نگاری در دل دنیای تکنولوژی

یکی از جنبه‌های برجسته کتاب «کار کن، دعا کن، کد بزن» رویکرد قوم‌نگارانه کارولین چن است. قوم‌نگاری یا مردم‌نگاری، روشی کیفی در پژوهش است که در آن محقق مدت‌زمان طولانی را در میان جامعه‌ای که قصد مطالعه آن را دارد سپری می‌کند و از نزدیک با اعضای آن جامعه در ارتباط است. چن در این راستا، چهار سال از زندگی خود را در میان کارکنان سیلیکون‌ولی گذراند و با آن‌ها مصاحبه‌های عمیق انجام داد. او در این مدت، در جلسات مدیتیشن، تمرین‌های ذهنی و برنامه‌های سلامت شرکت‌ها شرکت کرد و از نزدیک شاهد تغییرات معنوی و روحی کارکنان بود.

نکته جالب در روند پژوهش چن، تغییر پرسش اصلی تحقیق او بود. او ابتدا در پی یافتن پاسخی برای این سوال بود که چگونه آموزه‌ها و تمرین‌های معنوی آسیایی در محیط‌های سکولار ایالات متحده ظهور می‌کنند. اما پس از آغاز تحقیقات خود در سیلیکون‌ولی و جمع‌آوری داده‌ها، سوال تحقیق او به اینکه «تأثیر محل کار بر آموزه‌های دینی و معنوی چیست» تغییر کرد. این تغییر پرسش، که در تحقیقات کیفی امری رایج و پذیرفته‌شده است، نشان‌دهنده عمق پژوهش و انعطاف‌پذیری چن در مواجهه با داده‌های جدید است.

رویکرد قوم‌نگارانه به چن این امکان را داد که به درک عمیق‌تری از زندگی کارکنان سیلیکون‌ولی و رابطه آن‌ها با کار و معنویت برسد. در حالی که نظرسنجی‌ها ممکن است تصویری کلی از نگرش‌ها و رفتارها ارائه دهند، تنها از طریق زندگی در کنار افراد و انجام مصاحبه‌های عمیق است که می‌توان به لایه‌های پنهان افکار و رفتارهای آنان پی برد.

چن در پژوهش خود از نظریه‌های ماکس وبر، به‌ویژه «اخلاق پروتستانی»، استفاده کرد تا نشان دهد چگونه شرکت‌های سیلیکون‌ولی از آداب و مناسک دینی برای ایجاد نوعی «اخلاق کاری» جدید بهره می‌برند. وبر در تحلیل‌های خود به این نکته اشاره می‌کند که دین، به‌ویژه در جوامع مدرن، می‌تواند نقشی کلیدی در ایجاد انگیزه و نظم اجتماعی داشته باشد. چن نشان داد که در سیلیکون‌ولی، «کار» به‌نوعی دین جدید بدل شده است و شرکت‌ها به‌عنوان «کلیساهای مدرن» عمل می‌کنند، جایی که به کارکنان خود احساس تعلق و هدفی معنوی می‌بخشند.

همچنین، چن از مفهوم «غلیان جمعی» امیل دورکهایم بهره گرفته است تا توضیح دهد که چگونه کارکنان شرکت‌ها از طریق تمرین‌های معنوی جمعی، یک جماعت متحد و هدفمند را تشکیل می‌دهند. این نظریات پیشینه تحقیقاتی او در زمینه ارتباط میان معنویت و کار را تقویت کرده و به او در تبیین این تحولات معنوی در سیلیکون‌ولی یاری رسانده است.

او در مسیر تحقیق، از مصاحبه‌های عمیق و مشاهده مشارکتی بهره برد تا بتواند به خوبی و بدون واسطه، با فرهنگ، عقاید و تجربه‌های افراد حاضر در سیلیکون‌ولی آشنا شود. 

مصاحبه‌های عمیق: در بازه زمانی ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷، محقق با ۱۰۲ نفر  در صنعت تکنولوژی شامل مهندسان، طراحان، کارآفرینان، مدیران اجرایی و سرمایه‌گذاران گفتگو کرد. علاوه بر این، با ارائه‌دهندگان خدمات مختلفی همچون متخصصان منابع انسانی، مربیان مدیتیشن، یوگا و کشیشان بودایی نیز مصاحبه‌های عمیقی انجام داد تا به درکی کامل از دیدگاه‌ها و تجربیات آنان دست یابد.

مشاهده مشارکتی: کارولین، در ۱۵ شرکت تکنولوژی با اندازه‌های مختلف حضور یافته و در جلسات مدیتیشن، کلاس‌های یوگا و کارگاه‌های سلامت شرکت کرد. همچنین، با حضور در زندگی روزمره کارکنان، از سلف‌های شرکت‌ها استفاده و در باشگاه‌های ورزشی آن‌ها فعالیت داشته است. علاوه‌بر محیط شرکت‌ها، چن در محیط‌های خارج از شرکت که کارمندان در آن حضور داشتند هم حاضر بود؛ مثلا در کارگاه‌ها و کنفرانس‌هایی راجع به معنویت و کار در خلیج سانفرانسیسکو که با حمایت شرکت‌های تکنولوژی برگزار می‌شد. همچنین با حضور در جلسات مدیتیشن یا مشارکت در بحث‌های گروهی، تجربه‌ای دست‌اول از این نوع رویدادها به دست می‌آورد. 

انتخاب شرکت‌کنندگان: چن برای انتخاب اینکه با چه کسی مصاحبه کند، از روش نمونه‌گیری گلوله‌برفی استفاده کرد که در روش‌های کیفی، متداول است. در این روش، محقق به کمک شرکت‌کنندگان، شرکت‌کنندگان بعدی را انتخاب می‌کند و مزیت مهم آن هم این است که افراد مرتبط با تحقیق را ساده‌تر شناسایی می‌کند. 

کار، دین جدید دنیای مدرن؟

کتاب «کار کن، دعا کن، کد بزن» نوشته کارولین چن، با رویکردی قوم‌نگارانه به بررسی تحولات معنوی و فرهنگی در سیلیکون‌ولی می‌پردازد. چن، با استفاده از روش مردم‌نگاری، چهار سال از زندگی خود را در میان کارکنان شرکت‌های بزرگ فناوری گذراند و از طریق مصاحبه‌های عمیق و مشاهده مشارکتی، ارتباط میان کار، دین و معنویت را در این منطقه بررسی کرد. او نشان می‌دهد که چگونه کار در سیلیکون‌ولی به‌تدریج به جایگاهی مقدس دست یافته و شرکت‌ها، با ارائه خدمات معنوی مانند مدیتیشن و یوگا، به ایجاد احساس تعلق و هدف در میان کارکنان کمک می‌کنند.

چن در پژوهش خود با بیش از ۱۰۰ نفر از مهندسان، کارآفرینان و مدیران مصاحبه کرده و از طریق حضور در جلسات معنوی شرکت‌ها، از نزدیک تغییرات روحی و معنوی کارکنان را مشاهده کرده است. او با بهره‌گیری از نظریه‌های جامعه‌شناسانی مانند ماکس وبر و امیل دورکهایم، نشان می‌دهد که چگونه کار در سیلیکون‌ولی به نوعی دین جدید تبدیل شده است.

این کتاب تأثیر عمیق آموزه‌های معنوی در محیط‌های کاری را برجسته می‌کند و نشان می‌دهد که شرکت‌های فناوری نه‌تنها به افزایش بهره‌وری می‌پردازند، بلکه معنویت و هویت جدیدی برای کارکنان خود خلق می‌کنند. رویکرد قوم‌نگارانه چن، عمق و غنای بیشتری به تحلیل‌های او بخشیده و تصویری زنده از زندگی در قلب دنیای تکنولوژی ارائه می‌دهد.


منابع برای مطالعه بیشتر

Chen, C. (2022). Work pray code: When Work Becomes Religion in Silicon Valley. Princeton University Press.

Tien, G. (2022). Book Review: Review of Work pray code: When Work Becomes Religion in Silicon Valley. Review of Religious Research, 64(3), 571–572. https://doi.org/10.1007/s13644-022-00498-x

Gibson, Anna  (2022). Book review: “WOrk Pray Code” — Managing and Deploying Spirituality in Silicon Valley – The Arts Fuse. Retrieved May 4, 2024, from:  https://artsfuse.org/253816/book-review-work-pray-code-managing-and-deploying-spirituality-in-silicon-valley/

در رابطه با نحوه رایج شدن تمرین‌های دینی مثل یوگا و مدیتیشن در جامعه آمریکا:

Kucinskas, J. (2018). The mindful elite: Mobilizing from the Inside Out. Oxford University Press, USA.

Wilson, J. (2014). Mindful America: Meditation and the Mutual Transformation of Buddhism and American Culture. Oxford University Press.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب پیشنهادی

imagesite
image
image-7