جایزه نوبل اقتصاد ۲۰۲۴ به دارون عجماوغلو، سایمون جانسون و جیمز رابینسون به پاس پژوهشهای برجسته آنها در زمینه نابرابری اقتصادی و فقر ملتها و نوآوریهای روششناختی در این حوزه اعطا شد. این سه پژوهشگر طی سه دهه به بررسی این پرسش کلیدی پرداختند که چرا برخی ملتها به توسعه دست یافتند و برخی دیگر شکست خوردند.
یکی از ویژگیهای برجسته کارهای عجماوغلو، جانسون و رابینسون، استفاده از روشهای متنوع و بینرشتهای بود. آنها از تحلیلهای تاریخی، آزمایشهای طبیعی، تحلیل رگرسیون با رویکرد متغیر ابزاری و نظریه بازی بهره گرفتند تا تأثیر نهادها بر توسعه اقتصادی را از زوایای مختلف بررسی کنند. این رویکرد چندرشتهای به آنها امکان داد تا ادعاهای خود را با دادههای معتبر و متنوع پشتیبانی کنند.
بهویژه، آنها از تجربه استعمار اروپایی به عنوان یک «آزمایش طبیعی» استفاده کردند. با بررسی نرخ مرگومیر مهاجران اروپایی در مستعمرات مختلف (ناشی از تب زرد و پشه مالاریا)، آنها نشان دادند که در مناطقی با نرخ مرگومیر بالا، استعمارگران نهادهای استثماری ایجاد کردند، در حالی که در مناطق با نرخ مرگومیر پایین، نهادهای فراگیرتری شکل گرفت. این تفاوت در نهادهای اولیه، تأثیر ماندگاری بر توسعه اقتصادی بلندمدت این مناطق داشته است.
عجماوغلو، جانسون و رابینسون همچنین از مطالعات موردی تاریخی برای تقویت استدلالهای خود بهره بردند. آنها با بررسی تحولات تاریخی در کشورهایی مانند انگلستان، فرانسه و ایالات متحده، نشان دادند که چگونه تغییرات نهادی در این کشورها منجر به تحولات اقتصادی شده است. این مطالعات موردی عمق بیشتری به تحلیلهای کمّی آنها بخشید و امکان بررسی دقیقتر مکانیسمهای علّی را فراهم کرد.
علاوه بر این، استفاده گسترده از مدلهای نظریه بازی یکی دیگر از نقاط قوت روشی این پژوهشگران بود. آنها با استفاده از این مدلها توانستند تصمیمگیری استراتژیک نخبگان سیاسی و گروههای اجتماعی را در فرآیند تغییرات نهادی شبیهسازی کنند. این مدلها بهویژه در توضیح اینکه چرا برخی کشورها در دام نهادهای ناکارآمد گرفتار میشوند، بسیار مفید بودند. مدلهای نظریه بازی همچنین به آنها اجازه داد تا پیشبینیهای دقیقتری درباره شرایطی که منجر به اصلاحات نهادی میشود ارائه دهند.
این پژوهشگران بهویژه نقد جدیای به نظریه مدرنیزاسیون وارد کردند. آنها به جای آنکه توسعه اقتصادی را عامل تحول نهادهای سیاسی بدانند، نشان دادند که این نهادهای سیاسیاند که بستر لازم برای رشد اقتصادی فراهم میکنند. با استفاده از دادههای پانل و روشهای مچینگ، آنها نشان دادند که گذار به دموکراسی معمولاً پس از دورهای از کاهش تولید ناخالص داخلی رخ میدهد، نه پس از رشد اقتصادی.
پس از انتشار اولین پژوهشها، این کارها با بحثها و انتقادات فراوانی مواجه شد، اما عجماوغلو و همکارانش با انعطافپذیری در روشها و استفاده از دادههای متنوع، پاسخهای جامعی به این انتقادات دادند و بر اعتبار یافتههایشان افزودند. این توانایی آنها در تطبیق با سؤالات و دادههای جدید، سهم مهمی در پیشرفت مباحث مربوط به نهادها و توسعه اقتصادی داشته و دلیل اصلی اهدای جایزه نوبل به آنهاست.
کارهای عجماوغلو، جانسون و رابینسون نشان میدهد که چگونه تمرکز بر مساله پژوهشِ مهم و ترکیب روشهای مختلف برای پاسخ به مساله به درک عمیقتر پدیدههای پیچیده اجتماعی-اقتصادی کمک میکند. رویکرد آنها در استفاده از دادههای تاریخی، تحلیلهای آماری پیشرفته، مطالعات موردی و مدلسازی نظری، الگویی برای پژوهشهای آینده در علوم اجتماعی فراهم کرده است که بر اهمیت ترکیب روشهای مختلف تأکید دارد.