نویسنده: مهناز فرقدان
مسئله امتیاز و نابرابری در نظامهای آموزشی همواره مورد توجه پژوهشگران مطالعات نخبگان بوده است. در گذشته، این امتیازات اغلب به عوامل موروثی مانند پیشینه خانوادگی نسبت داده میشد، اما پژوهشهای اخیر نشان دادهاند که نظامهای آموزشی نیز نقش مهمی در شکلگیری امتیازات و تشدید نابرابریها دارند.مطالعات موجود نشان میدهد بسیاری از افراد موقعیتهای ممتاز خود را نتیجه تلاش و شایستگی فردی میدانند و معمولاً نقش عوامل ساختاری، مانند امتیازات خانوادگی یا حضور در مدارس برتر را نادیده میگیرند. این یافتهها، البته، بیشتر در کشورهای توسعهیافته به دست آمدهاند. ویلدان سوفو 1در پژوهش دکتری خود در ترکیه این پرسش را مطرح میکند که آیا دانشآموزان نخبه در ترکیه نیز موفقیت خود را به تلاش و شایستگی فردی نسبت میدهند یا تفسیر متفاوتی از موفقیت دارند؟
مدارس نخبگان در ترکیه
در ترکیه، مدارس نخبگان دولتی و خصوصی متعددی وجود دارد که تاریخ تأسیس برخی از آنها به قرن نوزدهم بازمیگردد. در نظام آموزشی این کشور، دانشآموزان پس از پایان مقطع راهنمایی (پایه هشتم) باید در آزمون ملی ورودی دبیرستان (LGS) شرکت کنند. پذیرش در مدارس برتر بر اساس نمرات این آزمون انجام میشود. طبق نتایج آزمون سال ۲۰۲۳، سه مدرسه برتر با بالاترین حد نصاب پذیرش، مدارس دولتی بودند. در عین حال، ورود به مدارس نخبه خصوصی نیز به دلیل رقابت شدید و ظرفیت محدود، بسیار دشوار است. با این حال، هزینههای بالای تحصیل در مدارس خصوصی گاهی باعث میشود که دستاوردهای تحصیلی دانشآموزان تحت تأثیر قرار گیرد.
روش انجام پژوهش
این مطالعه از طریق مصاحبههای عمیق با ۳۲ نفر از فارغالتحصیلان مدارس نخبه دولتی و خصوصی در دورههای مختلف انجام شد. در پایان هر مصاحبه، از شرکتکنندگان پرسیده شد: «آیا خود را برخوردار از امتیاز میدانید؟». جالب اینجاست که تمامی شرکتکنندگان به این سؤال پاسخ مثبت دادند.
هنگامی که از آنها خواسته شد دلایل این احساس را توضیح دهند، پاسخهایشان بیشتر بر موفقیت فردی تأکید داشت تا عوامل انتسابی مانند شرایط اجتماعی یا خانوادگی. این افراد بهطور آگاهانه تلاش میکردند از این تصور که امتیازاتشان بهطور رایگان به دست آمده، فاصله بگیرند. این نگرش تدافعی در سخنان یک شرکتکننده ۵۰ ساله کاملاً مشهود بود:
«بله، ما دارای امتیاز هستیم، اما این امتیاز رایگان به ما داده نشده؛ ما با تلاش آن را به دست آوردهایم!»
در جریان مصاحبهها، محقق متوجه تفاوتهایی در روایتهای فارغالتحصیلان مدارس دولتی و خصوصی شد:
- فارغالتحصیلان مدارس دولتی
این گروه بیشتر بر پتانسیل ذاتی و هوش فردی خود تأکید میکردند و پذیرش در مدارس نخبه را نتیجه طبیعی تواناییهای ذاتی خود میدانستند. بهعنوان نمونه، یکی از فارغالتحصیلان ۴۱ ساله مدرسه دولتی میگوید:
«راستش را بخواهید، این اتفاق کاملاً طبیعی بود. من همیشه شاگرد اول کلاس بودم… البته دوستان سختکوشی هم بودند، اما از قبل معلوم بود که جایگاه من یک قدم جلوتر است… وقتی موفق شدم، احساس کردم همه چیز همانطور که باید پیش میرود.»
- فارغالتحصیلان مدارس خصوصی
این گروه بر سختکوشی و تلاش مستمر خود تأکید داشتند و با لحنی تدافعی تلاش میکردند این تصور را رد کنند که شرایط مالی خانوادهشان عامل موفقیت آنها بوده است:
«موفقیت ما نتیجه تلاش است. آنطور که دیگران فکر میکنند، روی بالشهای طلایی درس نمیخواندیم.»
- گرایش به کماهمیت جلوه دادن تلاش در مدارس دولتی
برخلاف تأکید فارغالتحصیلان مدارس خصوصی بر سختکوشی، برخی از فارغالتحصیلان مدارس دولتی اظهار داشتند که تنها به اندازه قبولی در امتحانات درس میخواندند. به گفته محقق، این گرایش میتواند نشاندهنده اعتماد به پتانسیل ذاتی بهجای نیاز به تلاش مضاعف باشد. یکی از شرکتکنندگان چنین توضیح میدهد:
«از نیمه دوم پایه نهم به بعد، میشد من را یک دانشآموز تنبل نامید… اما من به خودم خیلی مطمئن بودم. وقتی به سوربن رفتم، با خودم گفتم که میتوانم از پسش بربیایم، چون از گالاتاسرای فارغالتحصیل شدم. بیشتر همکلاسیهایم هم همینطور فکر میکردند.»
نتیجهگیری
این مطالعه به بررسی چگونگی درک و توجیه امتیازات تحصیلی در میان فارغالتحصیلان مدارس نخبه دولتی و خصوصی در ترکیه پرداخته است. یافتهها نشان میدهد که فارغالتحصیلان این دو گروه نگرشهای متفاوتی نسبت به موفقیت خود دارند:
- فارغالتحصیلان مدارس دولتی، موفقیتشان را به تواناییهای ذاتی و شایستگیهای فردی نسبت میدهند.
- فارغالتحصیلان مدارس خصوصی، موفقیت خود را نتیجه سختکوشی و تلاش مستمر میدانند.
محقق با انجام مصاحبههای عمیق تلاش کرد تا احساسات و روایتهای شخصی فارغالتحصیلان را ثبت کند. در این فرآیند، سؤال محوری «آیا خود را صاحب امتیاز میدانی؟» بهعنوان نقطه ثقل مصاحبه مطرح شد و سپس دلایل و استدلالهای شرکتکنندگان درباره این احساس مورد بررسی قرار گرفت.
نکته قابل توجه این است که پژوهش حاضر تلاش کرده تا یک سؤال پژوهشی که اغلب در کشورهای توسعهیافته مطرح میشود را در زمینهای متفاوت، یعنی یک کشور در حال توسعه مانند ترکیه، بررسی کند. این کار نهتنها امکان مقایسه نتایج با مطالعات پیشین را فراهم میکند، بلکه تأثیر عوامل مختلفی چون توسعهیافتگی، تاریخ و فرهنگ بر درک افراد از امتیاز و تمایز را نیز روشن میسازد.جالب آنکه پژوهش مشابهی در ایران نیز انجام شده است و غزاله چیتساز در کتاب «تمایز و امتیاز» به بررسی پرسشی مشابه در مدارس غیردولتی مذهبی دخترانه ایران پرداخته و بر شکلگیری هویت دینی و طبقاتی دانشآموزان تأکید کرده است. علاوه بر این، حضور فارغالتحصیلان از نسلهای مختلف در این پژوهش، امکان درک تحول نگرشها و ادراک از تمایز را در گذر زمان فراهم کرده است.
منبع
Vildan Ozerturk Sofu. (2024). Understanding privilege in Turkish elite schools. Understanding privilege in Turkish elite schools | Researching Sociology @ LSE
- Vildan Ozerturk Sofu ↩︎